خدمت سفیرمحترم جمهوری اسلامی ایران درروسیه
پس از عرض سلام
من مجید بهرام بیگی یکی از هموطنان شما مقیم در اطریش میباشم
چند وقت پیش دولت " جمهوری" آذربایجان مجسمه نظامی گنجوی شاعر ایرانی را در روسیه
پرده برداری کرد و قلب بسیارایرانی ها را در ایران خارج از ایران که با اشعار این بزرگ ایرانی بزرگ شده اند مجروح کرد
این یک حرکت غیر دوستانه اگر نگویم دشمنانه از سوی این رژیم دیکتاتور بود که تصمیم قاطع به ایران زدایی فرهنگی در آذربایجان کرده است
انتظار میرفت که دولت ایران واکنش شدیدی به این عمل نشان دهد که متأسفانه نشد
میخواهم نظر شما را به این مطلب جلب کنم که با این روش اگر به صورت جدی مبارزه نشود تحریف رجال دیگر و آداب و رسوم های دیگر و غیره نیزبه دنبال خواهد داشت
ترکها و ترک زبانهای همسایه و عربها لیستی تهیه کرده اند تا به این کار ادامه دهند
در این لیست میتوان نام این بزرگان ایرانی را دید
ابن سینا
مولوی یا مولانا
نظامی گنجوی
بابک خرمدین
قوم سکاها
زرتشت
فارابی
ابوریحان بیرونی
عمر خیام
خواجه نصیرالدین طوسی
بیهقی
بوریای ولی
سال ها است که دولت ترکيه مولانا شاعر بزرگ پارسي گوي را به عنوان شاعري ترکيه اي به دنيا معرفي مي نمايد،کشور هاي عربي،بو علي سينا، بيروني،رازي و... را عرب معرفي و تبليغ مي نمايندو دولت با کو نيز نظامي گنجوي شاعري که به همراه فردوسي،حافظ و مولانا چهار ستون سترگ زبان و ادبيات و شعر پارسي محسوب مي شود را شاعري ترک ،ضد ايراني و در تملک دولت باکو تبليغ مي نمايد
اين حکايت تاريخي دقيقا وضعيت هويتي دولت باکو را در طول 199 سال پس از جدايي از ايران را نشان مي دهد.آن گونه که تحت تعليمات کمونيستي شوروي سابق مردم آذربایجان شمالي آن چنان شستشوي مغزي داده شده اند که نه تنها تعلق تاريخي 17 شهر قفقاز به ايران را منکر مي شوند بلکه ايرانيان و به ويژه فارس زبانان را بزرگترين دشمن خود مي دانند!! و جالب تر اين که با 7 ميليون جمعيت سوداي تجزيه ايران با 20 ميليون آذري را در سر مي پرورانند!!.
دولت باکو در محدوده سرزمين تاريخي اران و شروان که حتي نام کشورش را براي دست درازي و تجاوز به آذربايجان واقعي به مرکزيت تبريز جعل کرده ، اخيرا در اقدامي موهن و گستاخانه نسبت به هويت و اصالت شاعر پر آوازه ي ايراني نظامي گنجوي، مجسمه ي وي را در روسیه نیز با عنوان شاعر متعلق به جمهوري (جعلي) آذربايجان!!! نصب كرد که اين اقدام ضد فرهنگي با اعتراض ايرانيان و همچنين دانشمندان و دانشجويان علاقه مند به فرهنگ ايراني همراه بود.
دولت باكو پيش از اين هم در اقدامي كه هيچ واكنش در خوري را از سوي جامعه سياسي و فرهنگي ايران در پي نداشت هويت بابک خرمدين را هم دزديده و مجسمه ي اين سردار بزرگ استقلال و هويت تاريخ ايران زمين را در اين شهر با تبليغ هويتي جعلي به عنوان سرداري ترک ،تجزيه طلب وضد ايراني !!!! نصب كرده بود.
استالين پيشگام جعل هويت نظامي در شوروي
آذربايجاني خواندن نظامي گنجوي و ترک دانستن او توطئه ي روس ها جهت هويت زدايي کامل از هر آن چه رنگ ايراني دارد در منطقه قفقاز است. اين استالين بود که در سوم آوريل 1939 در مصاحبه اي، نظامي را آذربايجاني خواند و مدعي شد که قسمتي از آثار او نيز به ترکي است.
« استالين ضمن مصاحبه با نويسندگان درباره شاعر آذربايجان نظامي، سخن مي گفتند و قطعاتي از آثار او را درميان مي گذاشتند تا به وسيله سخنان شاعر اين نظريه را رد کنند که گويا شاعر بزرگ برادران ما، آذربايجاني ها را بايد به ادبيات ايران تقديم نمود،فقط به آن دليل که شاعر قسمت بزرگ آثار خود را به زبان فارسي نوشته بود. » - پراودا، 3 آوريل 1936
پس از اعلام اين مطلب از سوي استالين بود که علماي ماوراء ارس از جمله آکادميسين ميرزا ابراهيم اف، عضو فرهنگستان علوم آذربايجان و دکتر رفيعلي و… به استناد کشف استالين درمراسم هشتصدمين سال تولد نظامي در اتحاد جماهير شوروي، نظامي را ترک و آذربايجاني خواندند و البته هيچ يک از آنان، آن بخش از اشعار ترکي او را به کسي معرفي نکردند
در چند سال گذشته بيتي از نظامي گنجوي که درستي و صحت آن هيچگاه ثابت نشده است و به درستي مشخص نيست در کدام يک از آثار و مجموعه هاي وي است مستمسک برخي ادعاهاي کودکانه در خصوص اين شاعر و فرزانه بزرگ شده است.
شعر : پدر در پدر مر مرا تورک بود// به فرزانگي هر يکي گرگ بود .... را در زمان اتحاد شوروي جعل کرده اند تا شايد بتوانند شناسنامه اي ترکي براي اين شاعر بتراشند. از سوي ديگر ديواني ترکي را به اين شاعر نسبت داده ند که هرگز از او نيست. با اين توضيح که در شهر گنجه در طي قرون شاعران بسياري بودند که " نظامي " تخلص کرده اند. تاريخ سازان يکي از همين ديوان هاي متاخر ترکي را که سراينده اش تخلص نظامي داشت به نظامي گنجوي پارسي را نسبت داده اند.
متاسفانه به دليل ضعف تبليغاتي مفرط ايرانيان است که بزرگان علم و فرهنگ و تاريخ ايران زمين يکي بعد از ديگري به تملک کشور هاي تازه سر برآورده در مي آيند و بدتر اين که هيچ واکنش درخوري را هم از سوي ايرانيان شاهد نيستيم.چرا قريب به اتفاق ايرانيان نبايد بدانند زادگاه نظامي گنجوي در روستاي "تا" در تفرش قرار دارد و بدتر اين که سازميان ميراث فرهنگي که از اين امر خبر دارد چرا نه تنها هيچ تبليغي انجام نمي دهد خانه نظامي گنجوي را با توجيه عدم بودجه کافي!!! نيمه ويران به حال خود رها کرده است؟
نظامي گنجوي شاعر نامدار ايراني بر اساس شعري که خود گفته است در شهر تفرش و روستاي (تا) متولد شدهاست .اين بيت از اشعار خود نظامي در اقبالنامه ميباشد:
به تفرش دهي هست «تا» نامِ او
نظامي از آنجا شده نامجو
تفرشي بودن نظامي با شعري از شيخ بهايي نيز قطعي شده است. آنجا که شيخ بهايي درباره? نظامي ميگويد:
ز اهل تفرش است آن گوهر پاک
ولي در گنجه چون گنج است در خاک
لازم به ذکر است که نام پدرش يوسف ، زاده? تفرش و مادرش نيز با نام رييسه ،يک کرد ايراني بود. همچنين جدش «ذکي» و جد اعلايش «مويد» را نيزاهل تفرش (در استان مرکزي ايران) خوانده اند.
به رغم اين که خانه پدري و زادگاه اين شاعر جهاني در روستاي "تا" در تفرش مي باشد،به دليل عدم اطلاع رساني عمومي ، زادگاه نظامي نه تنها در بين بسياري از ايرانيان شناخته شده نيست بلکه حتي به رغم نامه نگاري هاي دلسوزان و علاقه مندان به تاريخ و فرهنگ ايراني،با بهانه عدم وجود اعتبار توسط نهاد مسوول به حال خود رها شده و به دليل عوامل طبيعي و انسان ساخت کاملا مخروبه و نيمه ويرانه شده و هيچ گونه رسيدگي به آن صورت نپذيرفته است.
اما آيا گاه آن نرسيده که متوليان امر اقدامات عملي در جلوگيري از تاراج ميراث ملي ايران توسط ضد ايرانيان را به اجرا گذارند؟
بي ترديد توجه به اهتمام لازم جهت پاسداشت و احياي هويت ملي ايراني اين شاعر بزرگ از جمله فراهم آوردن امکان مرمت و احياي باشکوه و درخور خانه نيمه مخروبه اين شاعر بزرگ جهاني در روستاي "تا" تفرش اقدامي است شايسته و بايسته که علاوه بر جنبه هاي ماندگارو گرانبهاي حفظ ميراث فرهنگي در جلب گردشگران ايراني و خارجي و توسعه اقتصادي منطقه نيز بسيار تاثير کذار خواهد بود.
همچنين بايد منتظر بود عملكرد سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي را در حفظ و ثبت ديگر ميراث ملموس ايران زمين كه به ثبت جهاني نرسيده اند مشاهده نمود، از آن جمله است جشن مهرگان، جشن سپندارمذگان(كه ولنتاين اروپايي كپي برداري از آن است)، جشن سده، آيين چله يا يلدا(كه پايه پيدايش كريسمس تلقي مي شود)، جشن تيرگان، موسيقي زيبا و باشكوه كردي، خراساني، مازندراني، گيلكي، بلوچي و ... شاهنامه فردوسي،پنج گنج نظامي گنجوي، منظومه بزرگ شهريار با نام حيدر بابا سلام و ... پيش از آه و افسوس از اين که همسايگان آن ها را به نام خود به ثبت جهاني برسانند.
خدمت سفیرمحترم ایران درروسیه
از شما تقاضا می کنم به عنوان یک ایرانی و مسئول با تشکیل یک کمپین جهانی همانگونه که مردم ایران برای خلیج فارس کردند جلوی این کارهای ضد اخلاقی و فرهنگی را بگیرید و نام خود را در تاریخ فرهنگ ایران به یادگار بگذارید
از شما تقاضا دارم به نام میلیونها ایرانی عاشق به فرهنگ خود با مقامات روسی
تماس گرفته تا این اشتباه یعنی نصب این مجسمه را برطرف کنند
رژیم آذربایجان شمالی تصمیم دارد نصب اینگونه مجسمه ها را در آمریکا و در اروپا ادامه دهد و اینکار از آنجایی که دولتی انجام میشود بایس دولتی از ایران پاسخ داده شود
مردم ایران از هیچ کشور دزدی فرهنگی نمی کنند ولی نبایس اجازه داد دیگران این کار را بکنند
با احترام
مجید بهرام بیگی
وین جمهوری فدرال اطریش