ما مسلمان هستیم ولی عرب و ترک نیستیم ؛ ما متمدن هستیم ولی آمریکایی وفرانسوی و انگلیسی نیستیم
مجید بهرام بیگی
زیبایی فرشهای ایرانی مدیون طرحها و رنگهای آنها هستند
رنگرزی نقش مهمی در فرشهای زیبا انجام میدهند
پس بهترست نخست به رنگرزی توجهی کنیم
رنگرزی یا صباغی، به فرایندی گفته میشود که در طی آن کالای نساجی مثل الیاف، نخ، پارچه و یا پوشاک در محلولی که شامل مواد رنگزا و مواد شیمیایی میباشد، رنگ آمیزی گردد و مولکولهای رنگ، با دوامی نسبی با مولکولهای کالای نساجی، پیوند محکمی برقرار نمایند. به عبارت دیگر رنگرزی مهارتیاست که طی آن مادهٔ رنگزا در درجهٔ حرارت هدایت شده و زمان مشخص، داخل الیاف و یا کالای منسوج (بافته شده) نفوذ کرده و آن را رنگ میکند. در رنگرزی، مادهٔ رنگزا به طور کلی، به همه مواد طبیعی و یا شیمیایی که قابلیت رنگرزی الیاف و یا منسوجات را دارند اطلاق میشود.
رنگ کالای رنگرزی شده نباید به آسانی در اثر شستشو و یا در برابر نور از بین برود. رنگرزی و چاپ دو روش رنگ کردن پارچه هستند که البته تفاوتهای اساسی با یکدیگر دارند. رنگرزی سنتی و رنگرزی صنعتی دو روش متداول رنگرزی میباشند. کاربری رنگرزی سنتی با نوین شدن صنعت نساجی، رفته رفته کاهش پیدا کردهاست. از نقاشیهای روی دیوارههای مقبرهها چنین استنتاج میشود که از بیش از ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مصریها حصیرهای رنگی میساختهاند. رنگرزی در ایران سابقهٔ کهنی دارد. کارگاه قالیبافی شاهان هخامنشی در شهر سارد و نوشتههایی دربارهٔ قالی ارغوانی رنگ، روی آرامگاه کوروش گواه این مدعا میباشد
در فرایند رنگرزی چهار عامل نقش اصلی را بازی میکنند که عبارتند از: مواد رنگزا، کالای رنگرزی، مواد شیمیایی کمکی و ماشینهای رنگرزی. مواد رنگزایی که در رنگرزی استفاده میشوند ممکن است منبع طبیعی یا مصنوعی داشته باشند. رنگرزی یا چاپ کلاقهای، گرهای و کاتازوم سه سبک مختلف رنگرزی از لحاظ نحوهٔ ایجاد نقوش گوناگون برروی پارچه، میباشند.
در رنگرزی سنتی ابزاری نظیر ظرف (پاتیل)، دماسنج، همزن و ظروف شیشهای مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین نمکهای فلزی مثل انواع زاج، مواد قلیایی مثل آمونیاک و ماده اصلی یعنی آب که محیط رنگرزی را تشکیل میدهد، در فرایند رنگرزی سنتی کاربرد گستردهای دارند.
ماشینهای رنگرزی نخستین از وسایل بسیار سادهای تشکیل میشدند ولی به مرور زمان پیشرفتهای قابل ملاحظهای در این صنعت به وجود آمد و برای رنگرزی، ماشینهای مدرن و خودکار ساخته شدند.
رنگرزی شیوههای متفاوتی دارد که میتوان از رنگرزی گرهای، کاتازوم و چاپ کلاقهای نام برد. بررسی تأثیرات فرایند رنگرزی برروی محیط زیست در همهٔ کشورها و کل کرهٔ زمین بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از کشورهای در حال توسعه مقررات خاصی در زمینه نوع رنگهای مصرفی، روشهای گوناگون آن و دفع پسابهای حاصل، تدوین نکردهاند.
پیشینه
پیشینه رنگرزی در جهان
لوح رسی به خط میخی که روش رنگرزی الیافپشم به رنگهای ارغوانی و آبی روی آن حک شدهاست، مربوط به ۵۰۰ الی ۶۰۰ سال پیش از میلاد
بیش از ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد در چین، رنگرزی انجام میشدهاست، گرچه دلیل قاطعی در دست نیست. قدیمیترین اسناد از مذهب هندو که در رابطه با رنگرزیاست، متعلق به ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد است. در آن زمان رنگرزها کالای ابریشمی و پارچههای طلایی زربافت خود را به رنگهای گوناگون رنگرزی میکردند. از این اسناد تاریخی میتوان نتیجه گرفت که رنگرزی در آن هنگام یک کار معمول و متداول بودهاست. عقیده بر این است که این پیشه و صنعت از ایران به مصر منتقل شدهاست.
از نقاشیهای روی دیوارههای گورهاها چنین برمیآید میشود که از بیش از ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد مصریها حصیرهای رنگی میساختهاند و آنها را روی دیوارهایشان آویزان میکردهاند. بوته رنگرزها، که بدون شک امروزه به عنوان گلرنگ شناخته شده در آن دوره برای ایجاد رنگهای قرمز و زرد برروی کالای نساجی به کار میرفتهاست. پیرامون ۱۴۵۰ سال پیش از میلاد مصریها به طور شگفتآوری کالای نساجی را با ساختار ظریفی میساختند و قادر بودند آنها را با رنگهای گوناگون رنگرزی کنند.
نگاره یک رنگرز در حال رنگرزی مربوط به سده ۱۵ میلادی
از دیگر مواد رنگزای طبیعی که طی دورههای بعد از آن در رنگرزی استفاده شدهاست ارغوانی صوری بود که برای رنگرزی شنل سزارها به کار میرفت. این مادهٔ رنگزا بسیار کمیاب بود و از نوعی حلزون دریایی به دست میآمدهاست. مقدار زیادی از دانش رنگرزی قدیمی پژوهشگران مرهون نوشتههای پلینی میباشد، پلینی تعداد زیادی از روشهای رنگرزی استفاده شده در دوران خودش را به نگارش درآورد. در بمبئی واقع در هندوستان در اثر حفاری، یک کارگاه رنگرزی کشف گردید؛ در این کارگاه مشاهده شد که دیوارهای آن را با یک رشته نقاشیهای دیواری مختلف تزئین نموده بودند و جالب توجهاست که یکی از این تصویرها، سیاره تیر (عطارد) بود که کیف پولی را حمل میکرد و این به عنوان نمادی بود که در آن روزگاران رنگرزی دادوستدی سودآور بهشمار میآمدهاست.
تا اواسط قرن نوزدهم، تمامی مواد رنگزا از منابع طبیعی به دست میآمد. در هندوستان، از نیل استخراج شده از گیاه نیل و همچنین از آلیزارین بهعنوان مادهٔ رنگزا استفاده میکردند. در آن زمان رنگرزها، گلهایی را که دارای مواد رنگی بودند با پودر تالک مخلوط کرده و در تهیه مواد آرایشی قرمز رنگ مورد استفاده قرار میدادند. اکثر مواد رنگزایی که ریشه طبیعی داشته و در قرون وسطی به کار میرفتند، قادر نبودند به تنهایی رنگ با ثباتی را برروی کالای نساجی ایجاد کنند، به این خاطر الیاف را با مواد رنگزا همراه با اکسیدهای فلزی از قبیل اکسید آلومینیوم، آهن و قلع که به آنها دندانه میگویند، رنگرزی میکردند. و بدین ترتیب ثبات رنگ روی کالا افزایش مییافت. یکی از متداولترین مواد رنگزای طبیعی دندانهای که در آن زمان مورد مصرف قرار میگرفت، آلیزارین بود که از ریشه گیاه روناس به دست میآمد.
این ماده به مقدار وسیعی در اروپا، ایران و هندوستان کشت میشد. این ماده در رنگرزی به همراه اکسید آلومینیوم و اکسید آهن بهکاررفته و از آن به ترتیب برای کسب رنگهای قرمز و ارغوانی مایل به بنفش استفاده میکردند. همچنین برای حصول رنگهای شکلاتی از مخلوطی از دندانههای اکسید آلومینیوم و اکسید آهن استفاده میکردند. یکی دیگر از مواد رنگزای طبیعی که کاربرد خیلی زیادی داشت، ماده رنگزای استخراج شده از درخت بغم بود و به مقدار زیاد در رنگرزی با دندانه اکسید کروم برای ایجاد رنگهای سیاه مورد استفاده قرار میگرفت.
قرمزدانه، ماده رنگزایی بود که از یک نوع حشره به دست میآمد، و در رنگرزی با دندانه آلومینیوم، رنگ قرمز سیر (لاکی) روی کالا ایجاد میکرد. این ماده رنگزا تا سالهای اخیر برای رنگرزی لباسهای ویژه افسران گارد در جشنها، به کار برده میشد. تا سال ۱۳۷۱ میلادی که رنگرزها صنف مستقل خود را در فلورانس تشکیل دادند اما اطلاعات دیگری در مورد آنها در دست نیست. این اتحادیه عمر کوتاهی داشت و در سال ۱۳۸۲ منحل شد، ولی بعد از آن، بهزودی اتحادیههای رنگرزان در سراسر کشورهای اروپایی تشکیل شد. در لندن نخستین منشور رنگرزها به نام ورشیپفال کمپانی آو دایرز به سال ۱۴۷۱ میلادی بهوجود آمد.
تا اواسط قرن نوزدهم، تمامی مواد رنگرزی از منابع طبیعی به دست میآمدند. کتابی در مورد رنگرزی و چاپ چلوار توسط پارنل در سال ۱۸۴۴ میلادی نوشته شده و آمار خوبی دربارهٔ مواد رنگرزی طبیعی که قبل از تولید مواد رنگرزی مصنوعی مورد استفاده قرار میگرفتند، دادهاست.
در انگلستان، فرانسه و آلمان، گیاهی به نام ایساتیس کشت میشدهاست، از این گیاه ماده فعالی به نام ایندیگوتین استخراج میشد که در رنگرزی جهت به دست آوردن رنگ آبی استفاده میشد. سال ۱۸۵۶ پرکلین ماده رنگرزی مفیدی به نام ماوین تولید کند. در سال ۱۸۵۸ شیمیدانی به نام ورگوئین مادهای رنگزا به نام فیوشین را تولید نمود. در سال ۱۸۶۳ لایت فوت برای نخستین بار، روش رنگرزی موفقی با رنگ سیاه بر اساس اکسیداسیون آنیلین که روی پنبه آغشته شده بود کشف کرد. وی در این فرایند محصولی تولید کرد که به نام آنیلین سیاه شناخته شد. از قرون وسطی تا زمان حال تولید مواد رنگزا با گسترش چشمگیری مواجه بودهاست، امروزه کارخانههای زیادی در زمینه تولید مواد رنگزا که ماده اساسی رنگرزیاست، فعال بودهاند.
فرش پازیریک قدیمیترین فرش دنیا، بیشتر پژوهشگران این قالی را از دستبافتهای پارتها و یا مادها میدانند، این موضوع نشان از قدمت رنگرزی در ایرانزمین دارد.
پیشینه رنگرزی در ایران
رنگرزی در ایران سابقهٔ دیرینهای دارد. پیش از اسلام، به خصوص شواهدی همچون اشارهٔ گزنفون مورخ یونانی، به کارگاه قالی بافی شاهان هخامنشی در شهر سارد مربوط به ۴۰۰ سال قبل از میلاد و نوشتههایی دربارهٔ قالی ارغوانی رنگ، روی قبر کوروش و کهنترین اثر دارای گره ایران، که تا به حال نخستین نمونه قالی ایران محسوب شده و توسط پروفسور رودنگر در مغولستان در ناحیهای به نام پازیریک کشف شدهاست، وجود هنر قالی بافی و به پیرو آن صنعت رنگرزی را از آغاز تاریخ ایران باستان به صورت هنری ارزنده و تکامل یافته در منطقه قطعی میسازد. در حاشیهٔ فرش پازیریک، نقش تعداد زیادی اسب به چشم میخورد و در بافت آن از رنگهای سبز، آبی، قرمز و زرد استفاده شدهاست. با بررسی نقوش و همچنین طریقهٔ بافت آن معلوم میشود که دست کم سنت هزار سالهای لازم است تا چنین فنون پیچیدهای شکل گیرد.
در دوره ساسانی رنگرزان از احترام خاصی برخوردار بودهاند. کشف نمونههایی از پارچههای دوره ساسانی که شاهکارهایی از ذوق و ظرافت و هنر طراحی و رنگرزی به حساب میآید ناشی از وجود صنایع پیشرفته رنگرزی و نساجی و بی تردید بافت فرش است که اعتبار آن را به اوج میرساند. از نمونههای فرش ساسانی فرش بهارستان یا بهارخسرو میباشد که علاوه بر استفاده از سنگها و جواهرات و تزئینات گران بها و بینظیر، استفاده از رنگهای زیبایی که تمام فصول سال را به نحو شگفتانگیزی در مقابل نگاه بیننده قرار دادهاست.
رنگرزی سنتی در اصفهان (زاینده رود)، کارگران در حال هم زدن پاتیل رنگرزی
شیوهٔ ساسانیان در بهکارگیری رنگها با شیوهٔ بیزانسی تفاوت داشته و تنها رنگهای به کار رفته یکیاست ولی رنگهای ساسانی دارای درخشش کمتر و معتدلتر است و هنرمندانهتر تقسیم شده و با در نظر گرفتن نقش انتخاب شدهاند. در دوران آل بویه و سپس سلجوقیان به وجود کارگاههای رنگرزی که به صورت صنفی و تولیدی در بسیاری شهرهای ایران نظیر یزد، کاشان و اصفهان اشاره شدهاست. در این کارگاهها علاوه بر بافندگان، رنگرزان نیز به طور دائم حضور داشتند و تجربه و مهارت و ذوق خود را در این رنگرزخانهها بهکار میگرفتند.
شهرت ایرانیان در رنگسازی و دریافت ارزش رنگها بهخصوص در زمینههای مربوط به کتاب سازی و مینیاتور نیز به مرزی رسیده بود که با گسترش مکتب هنری برجستهای نظیر مکتب هرات، ایرانیان به عنوان استادان رنگ شناخته میشدند. با شروع حکومت سلاجقه در ایران تمامی فنون و به خصوص رنگرزی و قالی بافی نیز به خاطر عشایر ترک در سراسر کشورهای اسلامی اهمیت فراوان پیدا کرد. یک نمونه از بافتههای دوره سلجوقی که در موزه متروپولیتن نیویورک موجود است دارای اشکال توریقی—به معنی برگ دادن درخت—به رنگ پرتغالی و قهوهای، و قطعهای دیگر به رنگ سبز و سفید است.
رنگهای فرش با استفاده از گیاهان و به کمک مهارت استادکاران رنگرز به حد و دامنهای رسید که به تدریج دیگر هنرها و صنایع دستی را در سایه قرار داد. روناس، نیل، اسپرک، پوست گردو، پوست انار و زعفران و سایر رنگهای گیاهی که از صدها سال پیش بشر شناخته بود به دست هنرمندان رنگرز ایرانی جلوهای یافت که در هیچ کجای دیگر از جهان تقلید شدنی نبود. دوران صفویه اوج ترقی صنایع رنگرزی و قالی بافیاست؛ خوشبختانه آثار زیادی از آن زینت بخش موزههای دنیاست که شیوه رنگ آمیزی ملایم و بی نظیر در قطعات به دست آمده به چشم میخورد. رنگهای متعددی که در بافت قالیها بکار رفتهاست که عبارتند از: قرمز سیر، آبی، سبز، زرد کمرنگ و نارنجی؛ که این رنگها تقریباً معادل رنگهایی هستند که امروزه در رنگرزی سنتی ایران از آنها استفاده میشود و نشانهٔ بارز قدمت صنعت رنگرزی در ایران است.
رنگرزان به کمک خلاقیت خود، ته رنگهایی به وجود میآوردند که با یکدیگر تفاوت جزئی داشتند. مثلاً در ترکیب رنگها، بنفش مخلوط با سرخ را برای ساختن رنگی مانند شاهتوتی که درخشش شگرفی داشت و یا با مخلوط بیشتری از زرد تند آنها را به رنگ سرخ خرمالویی درمی آوردند. صنعت رنگرزی ایران در اواخر دوران صفویه، همزمان با رشد رنگرزی مدرن در اروپا عظمت و اهمیت خود را تا حدی از دست داد. در دوره پهلوی کاربرد رنگهای شیمیایی خارجی نسبت به رنگهای طبیعی افزایش چشمگیری پیدا کرد.
فرایند رنگرزی
در فرایند رنگرزی چهار عامل نقش اصلی را بازی میکنند، که عبارتند از: مواد رنگزا، کالای رنگرزی، مواد شیمیایی کمکی و ماشینهای رنگرزی[۱۲]
مواد رنگزا در رنگرزی
استفاده از رنگ در کالاهای نساجی و تزئینی به دلیل زیبایی و تأثیر آن در روح انسان از زمانهای خیلی قدیم معمول و متداول بودهاست. پیشرفتهای زیادی از دیرباز در کار رنگرزی و تولید مواد رنگزا به وجود آمدهاست، به طوری که امروزه این صنعت با استفاده از جدیدترین فنون رنگرزی و به کارگیری انواع مختلف مواد رنگزا توانستهاست مطلوبترین کالاهای رنگرزی شده را در فامهای متعدد به بازار عرضه نماید. مواد رنگزای استفاده شده در فرایند رنگرزی به دو روش طبقهبندی میشوند که یکی از آنها طبقهبندی بر اساس ساختار شیمیایی و دیگری طبقهبندی بر اساس نوع کاربرد میباشد. از لحاظ طبقهبندی بر اساس ساختار شیمیایی مواد رنگزا به گروههای رنگدانهها (پیگمنتها)، مواد رنگزای اسیدی، مواد رنگزای آزو، مواد رنگزای آنتراکینون، مواد رنگزای خمی، مواد رنگزای ایندیگو، مواد رنگزای آریل کربونیوم، مواد رنگزای پلی متین، مواد رنگزای متالوسیانین، مواد رنگزای نیترو و مواد رنگزای نیتروزو و مواد رنگزای متفرقه تقسیمبندی میگردند. مواد رنگزا از لحاظ نوع کاربرد به چهار گروه مواد رنگزای گروه اول، مواد رنگزای گروه دوم، مواد رنگزای طبیعی و درخشان کنندههای فلورسنتی تقسیم میشوند. مواد رنگزای طبیعی ریشهٔ طبیعی داشته و با توجه به منبع استخراج آنها در سه گروه زیر میتوانند تقسیمبندی شوند:
- مواد رنگزای به دست آمده از گیاهان مثل نیل، روناس و غیره که از ریشه، گل، برگ، میوه و پوست نباتات به دست میآیند.
- مواد رنگزای به دست آمده از جانوران مانند قرمزدانه و صدف فرفری
- و آنهایی که از مواد معدنی به دست میآیند مثل خاک سرخ.
رنگدانههای هندی که در یک بازار برای فروش عرضه شدهاست. در فرایند رنگرزی از مخلوط رنگها، رنگهای مختلفی به دست میآورند
ساختمان سه بعدی مولکول تری فنیل متان، این ماده به تنهایی بی رنگ میباشد اما ساختمان مولکولی تعداد بسیاری از مواد رنگزای مصنوعی بر پایه این مولکول بنا شدهاند.
کالای رنگرزی
کالای رنگرزی در تعریف به مادهای میگویند که هدف فرایند رنگرزیاست و عملیات رنگرزی جهت رنگکردن آن انجام میگیرد. کالای رنگرزی و یا به عبارتی کالای نساجی، به سه ظاهر مختلف میتواند وجود داشته باشد که عبارتند از الیاف، نخ، پارچه. فرایند رنگرزی برای هر سه شکل الیاف، نخ و پارچه انجام میگردد. در مهندسی نساجی، الیاف به دو گروه الیاف آب دوست و الیاف آب گریز تقسیم میشوند، الیاف آب دوست به دو زیر گروه الیاف سلولزی یا گیاهی (مثل: پنبه، کتان) و الیاف پروتئینی یا حیوانی (مثل: مو، پشم و ابریشم) طبقهبندی میشوند، الیاف آب گریز یا الیاف مصنوعی نیز به سه زیر گروه استاتها، آکریلیکها و نایلونها ردهبندی میشوند.
کالای رنگرزی
فتیله الیاف پنبه
کلافهای پشم که با مواد رنگزای طبیعی رنگرزی شدهاند.
پارچههای رنگرزی شده در رنگهای رنگینکمان
پارچه فاستونی که ترکیبی از پشم و پلیاستر است.
نخهای رنگی پشم
پارچههایی از جنس کتان که از نخهای رنگرزی شده در بافت آن استفاده شدهاست.
مواد شیمیایی کمکی
مواد کمکی به موادی گفته میشود که در فرایند رنگرزی نقش کلیدی را بازی کرده و بدون آنها رنگرزی به صورتی نا تمام انجام میگردد و کالای رنگرزی با کیفیت نامطلوب رنگرزی میشود. در جدول زیر به تعدادی از مواد کمکی اشاره شدهاست. کیفیت مواد شیمیایی کمکی و ماده رنگزای مورد استفاده در رنگرزی بسیار حائز اهمیت است؛ بهکارگیری مواد نامطلوب و درجه دوم، نتیجهٔ مطلوبی را در برنخواهد داشت.
مواد کمکی در برخی الیاف مثل پشم در پیش از رنگرزی (شستشو و آماده سازی) نیز استفاده میشوند، مثلاً برای رنگرزی نخهای پشمی در ایران ابتدا آن را با نمکهای قلع، آلومینیوم و مس شستشو و آماده سازی میکنند.
مادهٔ کمکی | فرمول شیمیایی |
H2O2 | |
C2H5OH | |
CH4N2O | |
C50H70N10NaO41H100 | |
مس(II) سولفات (زاج سبز) (کات کبود) | CuSO4 |
سدیم کلرید (نمک طعام) | NaCl |
CH3COCH3 |
رنگرزی سنتی
پیشینه در جهان
نگارهای که رنگرزی لباسهای پشمی در بریتانیا را در سال ۱۴۸۲ (میلادی) نشان میدهد.
نقاشی رنگی برروی دیوارها، ۹ تا ۱۵ هزار سال قبل از میلاد در اسپانیا مشاهده شدهاست. این نقاشیها بهوسیلهٔ رنگدانههای غیرآلی انجام شده و توانستهاند برای مدت بسیار طولانی دوام آورند. لباسهای رنگی در همه فرهنگهای گذشته تولید شدهاند، ولی به دلیل کمی پایداری رنگ آنها. نمونههای بسیار قدیمی کالاهای نساجی رنگرزی شده با مواد رنگزای طبیعی کمیاب است. با توجه به نوع آب و هوا، انواع گیاهان جهت تولید رنگهای متنوع در رنگرزی استفاده میشوند، به علاوه از پس ماندههای گیاهی نیز بهعنوان منبع مهم و منشأ طبیعی استفاده میشود که مورد دوم در اغلب منابع و مقالات علمی به دست فراموشی سپرده شدهاست. تا پایان قرن نوزدهم میلادی رنگزاهای طبیعی منبع اصلی رنگ برای رنگرزی کالاهای نساجی بودهاند.
پیشینه در ایران
پژوهشهای باستان شناسی مؤید آن است که ایرانیان در رنگرزی مانند سایر اقوام و ملل قدیم بسیار با تجربه بوده و مواد رنگزایی که در منسوجات خود به کار میبردهاند، بسیار با ثبات و چشمگیر بودهاست. برای سالهای متمادی مواد رنگزای طبیعی یکی از اقلام صادراتی ایران بودهاست. در اواخر دوره قاجاریه کارگاههای متعدد رنگرزی در جوار کارگاههای قالی بافی فعالیت پررونقی داشتند. در این کارگاهها فراوردههای گیاهانی از قبیل روناس، اسپرک، پوست گردو و انار را به مصرف میرسانیدند و تجار صادرکننده نیز مواد رنگزای گیاهی مازاد بر مصرف داخلی را که در کارگاههای تولید رنگ بستهبندی شده بود را به خارج صادر میکردند.
رنگین نمودن الیاف یا پارچههای ابریشمی، پشمی، کرک، و پنبه از طریق روشهای قدیمی و کاملاً سنتی و با استفاده از مواد طبیعی که منشأ گیاهی یا حیوانی دارند را رنگرزی سنتی میگویند. رنگرزی سنتی با وجود تفاوتهایی که در مناطق مختلف وجود دارد، دارای فرمول مشخصیاست. ابریشم یا پشمی که با مواد گیاهی رنگرزی میشود دارای نوعی جذابیت و زیباییاست که به مرور زمان و در اثر استفاده و قرارگرفتن در معرض نور و مواد قلیایی و... نه تنها از ارزش آن کاسته نمیشود، بلکه به ثبات و درخشندگی آن نیز افزوده میشود. علاوه بر این، رنگهای سنتی (گیاهی و حیوانی) حاصل تجربهٔ صدها سالهٔ مردمان سرزمینیاست که همواره با اقتباس از طبیعت به زندگی خود رنگ بخشیدهاند، به این سبب از ارزش معنوی و مادی بسیاری برخوردار هستند.
حداقل تا یک قرن پیش که رنگینههای شیمیایی ناشناخته بودند، الیاف مورد استفاده در نساجی به طور سنتی رنگرزی میشدند. در ایران بیش از صد نوع رنگینه گیاهی به ثبت رسیده که از نظر ثبات از درجات مختلفی برخوردار است و بعضی از آنها دارای ثبات کمی بوده و برای عوض کردن شید رنگهای دیگر استفاده میشوند. رنگرزی سنتی، با وجود تفاوتهایی که در مناطق مختلف وجود دارد، دارای فرمول مشخصیاست. ابریشم یا پشمی که با مواد گیاهی رنگرزی میشود دارای جذابیت و زیبایی خاصیاست که به مرور زمان و در اثر استفاده و قرارگرفتن در معرض نور و مواد قلیایی و... نه تنها از ارزش آن کاسته نمیشود بلکه به ثبات و درخشندگی آن نیز افزوده میشود.
کارگاه رنگرزی
یک کارگاه رنگرزی سنتی در کشور آفریقایی مالی
کارگاههای رنگرزی سنتی اشکال متفاوتی دارند و معمولاً یک ردیف پاتیل (خم رنگرزی) در دیوار کارگاه تعبیهشده که بسته به نوع رنگ کاربردی، پاتیلها از چدن یا مس ساخته شده و زیر هر کدام اجاقی قرار میدهند. ابتدا با فروبردن الیاف در محلول قلیاب و آب گرم چربی طبیعی الیاف پشمی را میگیرند که به آن قلیاب کردن میگویند. کلافهای پشم قلیاب شده را به خمرهٔ رنگ برده و آن را میجوشانند و بسته به تیرگی و روشنی رنگ مدت زمان جوشاندن را تنظیم میکنند. در تمام مدت الیاف را با چوب، زیر آب میگردانند. میلهٔ چوبی محکمی درون دیوار بالای خمرهها قرار دارد که کلافها را روی این میله آویزان میکنند تا آب آن بچکد و الیاف هوا بخورد، از آنجا کلافها را به حیاط میبرند و روی تیرهای ضخیم آویزان میکنند تا خشک شود.
مواد رنگزای طبیعی
دستهای از گیاهان دارای رنگینههایی با ثبات عالی و متوسط هستند و در رنگرزی سنتی نقش مؤثری دارند.[۲۷] روناس، اسپرک، نیل، گل بابونه، برگ انگور عسگری، چغندر، پوست پیاز، برگ درخت توت، وسمه، گل رنگ، گل جعفری، برگ انجیر، پوست انار، بلوط، پوست گردو، هلیله، سماق، زعفران، جا شیر و غیره از گیاهانی هستند که در ایران یافت شده و از مواد رنگزای آنها در رنگرزی استفاده میشدهاست.
- وسمه: کشت این گیاه توسط انسان دارای قدمت زیادیاست. به دلیل داشتن زندگانهای آبی و بنفش از عصاره گیاهی آن برای رنگرزی استفاده میکنند.
- روناس: مادهٔ رنگزای روناس ترکیبیاست به نام آلیزارین که در ریشه آن قرار گرفتهاست. با کم و زیاد کردن درصد دندانه و نوع آن، از این ماده شیدهای قرمز به دست میآید.
- تمشک: این گیاه بیشتر در مناطق مرطوب و شمال ایران میروید و مصرف خوراکی دارد و جوانههای گیاه قسمت رنگ زای آن محسوب میشوند و در فصل بهار جمع آوری میگردد و از آن رنگ خاکستری تیره حاصل میگردد.
- اسپرک (ورث): گیاهیاست که در تمام نقاط ایران یافت میشود. با رنگینه آن انواع رنگهای زرد به دست میآید مثل طلایی، زرد، زرد طلایی، زرد کدر و شفاف.
- نیل: ایندیگو یا نیل، برای تهیه شیدهای آبی تا سرمهای استفاده میشود. گاهی نیل را در جاشیر، همراه با دندانه می جوشانند و رنگ سبز میگیرند و با افزودن روناس به آ ن رنگ بنفش میسازند. از وسمه نیز رنگ آبی به دست میآید.
روش اول تهیهٔ رنگ ایندیگو
روش دوم تهیهٔ رنگ ایندیگو
- مازو: از مازو در صنعت چرمسازی، مرکبسازی، رنگرزی و نیز پزشکی برای درمان سوختگیها بهره میبرند. مازوها انواع و رنگهای گوناگونی دارند. بهترین مازوها از برخی گونههای بلوط (مانند Pedunculate Oak) به دست میآید.
- سرخس وحشی: این گیاه بیشتر در مناطق مرطوب و شمال ایران میروید و مادهٔ رنگزایی آن در سر شاخههای گیاه یافت میشود و از آن رنگ سبز متمایل به زرد و خاکستری به دست میآید (رنگ سبز مایل به زرد با رعایت نسبت مواد دندانه بستگی خواهد داشت).
- پیاز: گیاهی یک ساله که مصرف خوراکی دارد و قسمت رنگ زای آن در پوست نازک یافت میشود و از آن رنگهای مسی، نارنجی و پوست پیازی حاصل میگردد.
- پوست انار: مانند اسپرک رنگ زرد تولید میکند ولی ثبات آن را ندارد. از گل زعفران، برگ مو (در اراک و مناطق مرکزی ایران)، جاشیر (در فارس) و گندل (در لرستان و کردستان و دیگر مناطق غربی ایران) نیز رنگ زرد و نارنجی به دست میآید.
- پوست گردو: ماده رنگزای موجود در پوست گردو ترکیبیاست به نام جاگلون که با آن انواع شیدهای قهوهای روشن تا مشکی و خاکستری را میتوان ایجاد نمود. تنوع این رنگها بستگی به استفاده از دندانهها و مواد کمکی افزوده شده دارد. از گیاه سماق نیز برای تهیهٔ رنگهای قهوهای استفاده زیادی میشود.
- جفت: جفت پوسته بین مغز و پوست میوه بلوط است که از آن رنگ بژ به دست میآ ید.
- توت: درخت توت در مناطق معتدل و گرم میروید که میوه آن مصرف خوراکی دارد و برگهای آن ماده رنگ زایی دارد و میزان رنگ دهی آن کم است و از آن رنگ سبز مغز پستهای حاصل میگردد.
حشره قرمز دانه
- قرمزدانه: بهترین ماده رنگزایی که از حشرهای به همین نام تهیه میشود. این حشره اغلب برروی درختان بلوط، سرو، کاج و کاکتوس زندگی میکنند. در آسیا، اروپا، آفریقا و آمریکای جنوبی فراوان است. قرمزدانه را خشک کرده و به صورت پودر در آب و اسیدهای معدنی حل میکنند. حاصل، رنگ قرمز خوبیاست که اگر به جای اسید از مادهای قلیایی استفاده شود رنگ بنفش به دست میآید و از ترکیب با رنگهای گیاهی، انواع شیدهای رنگی تولید میکند. معروفترین قرمزدانهها؛ قرمزدانه نپال و کاسیل (مکزیک) است. نام علمی این رنگ اسید کارمینیک است. انواع قرمزدانه عباتند از: قرمزدانه هندی، لهستانی، مکزیکی، ارمنی، کرم ورمیلو. برای دندانه قرمزدانه از آب زرشک، قارا و آب انگور استفاده میکنند.
ابزار و مواد مورد نیاز در رنگرزی سنتی
- ظرف (پاتیل) یا حمامی که عملیات رنگرزی و دندانه کردن در آن صورت میگیرد و باید از جنس ضد زنگ و مقاوم در برابر حرارت باشد. معمولاً از ظروف استیل یا مسی استفاده میشود.
- ترازو برای توزین
- دماسنج برای اندازهگیری دمای حمام رنگرزی
- همزن که معمولاً از جنس چوب است و برای هم زدن الیاف در حمام رنگرزی به کار میرود.
در رنگرزی سنتی و نوین از ظروف شیشهای آزمایشگاهی به منظور مخلوط کردن، اندازه گیری و... جهت بالا بردن دقت و کیفیت استفاده میشود
- ظروف شیشهای مدرج مانند بشر، ارلن، لولههای آزمایشگاهی و... برای اندازه گیری و برداشتن اسیدها و قلیاهاو...
- نمکهای فلزی چون زاج سفید، زاج سبز، زاج سیاه، دی کرومات سدیم، کلرید قلع و...
- مواد قلیایی مانند سود و آمونیاک و....
- اسیدها مانند اسید تارتاریک، اسید لاکتیک، اسید اگزالیک، اسید استیک، اسید سیتریک و همچنین ممکن است از اسیدهای معدنی مانند اسید سولفوریک و اسید کلریدریک نیز استفاده شود. در گذشته به جای اسید لاکتیک از دوغ استفاده میشد.
- آب که به دلیل استفاده مداوم در رنگرزی، باید از شرایط و خواص لازم برخوردار باشد.
رنگرزی صنعتی
ماشینهای رنگرزی
ماشینهای رنگرزی نخستین از وسایل بسیار سادهای تشکیل میشدند ولی به مرور زمان پیشرفتهای قابل ملاحظهای در این صنعت به وجود آمد و برای رنگرزی، ماشینهای مدرن و خودکار ساخته شدند. به عنوان مثال امروزه در صنعت نساجی، ماشین رنگرزی ژیگر هوایی به دلیل سرعت عمل بالاتر، مصرف رنگ کمتر و همچنین کیفیت مرغوب تر، کاربرد بیشتری پیدا کردهاست.
قسمتهای مختلف یک ماشین رنگرزی
ماشین رنگرزی ژیگر قدیمی
به طور کلی یک ماشین رنگرزی نوین شامل قسمتهای زیر میباشد:
- مخزن اصلی برای قرار گرفتن محلول ماده رنگزا و کالا
- وسیله حرکت دهنده کالا یا محلول
- سیستم بارگیری و تخلیه
- مخزن جدا برای افزودن ماده رنگزا و مواد شیمیایی به مخزن اصلی
- سامانه کنترل کننده درجه حرارت و فشار
ویژگیهای یک ماشین رنگرزی
- بین کالا و محلول رنگرزی تحرک نسبی ایجاد کند.
- جنس ماشینهای رنگرزی باید مناسب باشد.
- مجهز به دستگاههای کنترل حرارت و فشار باشد.
- نسبت حجم حمام رنگرزی به وزن کالا مناسب باشد.
- در مخزن دریچههای ورودی و خروجی محلول مناسب باشد.
ایجاد تحرک نسبی بین کالا و محلول رنگزی
ایجاد تحرک نسبی بین کالا و محلول رنگرزی باعث یکنواخت رنگ شدن کالا میگردد.
در هر ماشین رنگرزی باید دستگاهی یا وسیله باشد که بین الیاف و محلول رنگرزی حرکت نسبی به وجود آورد. افزایش حرکت نسبی بین لیف و مایع رنگرزی باعث دو اثر مهم در رنگرزی میگردد. این دو اثر عبارتند از:
- ماده رنگزای بیشتری جذب کالا شده و جذب رنگ افزایش مییابد.
- مواد رنگزا در تمام نقاط کالا به طور یکنواخت جذب شده و یکنواختی رنگرزی افزایش مییابد.
ماشینهای رنگرزی بر حسب حرکت نسبی آنها به سه دسته تقسیم میشوند که این سه دسته عبارتند از:
- کالا متحرک متحرک و محلول رنگرزی ثابت مانند ماشینهای رنگرزی وینچ و ژیگر
- محلول رنگرزی متحرک و کالا ثابت مانند ماشینهای رنگرزی الیاف نرشته و بیم
- کالا و محلول رنگرزی هر دو متحرک، مانند ماشین رنگرزی جت
جنس ماشینهای رنگرزی
به دلیل آنکه در ماشینهای رنگرزی انواع مواد شیمیایی از قبیل اسیدها، بازها و... به کار میروند، بدنه آنها در معرض خوردگی و تغییرات نامطلوب قرار میگیرند. عمر یک ماشین رنکرزی به میزان بسیار زیادی به جنس آن بستگی دارد. امروزه از فولاد ضد زنگ با روکش تفلون، در تهیه ماشینهای رنگرزی استفاده میکنند.
مواد رنگزای مصنوعی
پودر آلیزارین
مواد رنگزای مصنوعی را به طور کلی بر پایه خواص آنها و ساختمان شیمیایی مواد طبقهبندی میکنند. شیوهٔ دیگر دستهبندی رنگها بر اساس روش استفاده آنها در رنگرزی میباشد. اسلوب و تکنیک رنگرزی به ساختمان، طبیعت الیاف یا کالای مورد رنگرزی وابستگی دارد. به عبارت دیگر رنگرزی پشم و ابریشم و دیگر الیاف به دست آمده از حیوانات با رنگرزی پنبه و الیاف به دست آمده از گیاهان تفاوت دارد. در رنگرزی همواره ساختمان شیمیایی الیاف مشخص کننده نوع رنگ مورد نیاز و تکنیک رنگرزی میباشد. به عنوان نمونه الیاف طبیعی-حیوانی مثل ابریشم و پشم از پروتئین تشکیل شدهاند و دارای گروههای اسیدی و بازی میباشند. این گروهها نقاطی هستند که در آنها مولکول رنگ خود را به الیاف وصل میکند، بنابراین برای رنگرزی این گونه الیاف باید از رنگهایی که دارای بنیان اسیدی و بازی هستند استفاده کرد.
پنبه یک کربوهیدرات میباشد و تنها دارای پیوندهای خنثی از نوع اتری و گروههای هیدروکسیل است. در این نقاط پیوندهای هیدروژنی بین الیاف و رنگ برقرار میشود. پس باید از رنگهای متناسب با ویژگیهای الیاف پنبهای بهره برد. متصلکردن رنگ به الیاف مصنوعی و سنتزی مانند پلی اولفینها و هیدروکربنها که کاملاً عاری از گروههای قطبی هستند، تکنیک و روش دیگری را میطلبد.
آلیزارین یا جوهر روناس با نام علمی ۱، ۲-دیهیدروکسیآنتراکینون مادهای به رنگ سرخ است که برای رنگرزی به رنگ روناسی از آن بهرهبرداری میشود. در سال ۱۸۶۹ جوهر روناس نخستین رنگیزه طبیعی بود که به طور سنتتیک از آن الگوبرداری شد.
رنگهای مستقیم یا رنگهای جوهری
این گروه از رنگها دارای گروهها و عوامل قطبی مانند عوامل اسیدی و بازی هستند و با استفاده از این گروهها، رنگ با الیاف ترکیب میگردد. برای رنگرزی پارچه با این دسته رنگها فقط لازم است که پارچه را در محلول آبی و داغ رنگ فروببریم. اسید پیکریک و ماریتوس زرد از جمله این رنگها هستند. هر دو رنگ، اسیدی بوده و با گروههای آمینه الیاف پروتئینی ترکیب میشوند. نایلون نیز که یک پلیآمید است، با این رنگها قابل رنگرزیاست. دلیل اینکه این رنگها را مستقیم نام نهادند، این است که این طبقهٔ رنگی، نخستین دستهای بود که قابلیت رنگرزی الیاف پنبه به صورت مستقیم را دارا بود. رنگرزی با این رنگ به دقت بالایی لازم دارد زیرا رنگ مستقیم از یکنواختی خوبی هنگام رنگرزی برخوردار نیست. این دسته از رنگها حاوی گروهها و عوامل قطبی مانند عوامل اسیدی و بازی هستند و با بهرهگیری از این گروهها، رنگ با الیاف ترکیب میشود. مهمترین این سری رنگها عبارتند از:
- رنگهای مستقیم تترا آزو
- رنگهای مستقیم دیآزو
- رنگهای مستقیم تریس آزو مانند قهوهای دیآزو
- رنگهای مستقیم منو آزو مانند دیآزوامین اسکارلت B
ماهیت اتصال مولکولهای رنگ به الیاف به طور عموم پیوند هیدروژنی است که بین هیدروژن گروه OH الیاف سلولزی با گروههای NH2O — OH و NH = NH موجود برروی رنگهای مستقیم برقرار میشود. با افزایش دما تمایل رنگ پذیری الیاف کاسته میشود. در رنگرزی با رنگهای مستقیم با پیشرفت زمان رنگرزی، رنگ کالا یکنواختتر خواهد شد ولی نباید زمان را آنقدر طولانی کرد که رنگ مستقیم تجزیه گردد. همچنین با افزایش L:R سرعت رمقکشی کم میگردد که این امر نیز به یکنواختی بهتر، کمک میکند.
رنگدانهها
پیگمنتها یا رنگدانهها، موادی رنگی و نامحلول در آب هستند. رنگدانهها با پخش شدن در چسبهای مایع به چسب رنگ مخصوص میدهند. رنگدانههای طبیعی از عصارهٔ گیاهان، جانوران، کانیها و مواد معدنی و حتی خود زمین گرفته میشوند. از رنگدانهها در رنگرزی چرم استفاده میشود. همچنین از پیگمنتها در صنعت چاپ پارچه بهره میبرند.
نمونهای از رنگدانهها با نام شناسایی آنها | |||||
|
|
|
شیوههای گوناگون رنگرزی
چاپ کَلاقهای
چاپ کَلاقهای (باتیک) با طرح اندونزیایی، در این شیوه چاپ از عملیات رنگرزی برای انتقال مواد رنگزا به پارچه استفاده میشود.
چاپ کَلاقهای یا باتیک یکی از روشهای چاپ برروی پارچه است که در کشورهایی مانند اندونزی، تایلند، سریلانکا، هند و ایران از قدیم کاربرد داشتهاند. این روش در ایران بیشتر در تبریز و اسکو رواج دارد و کَلاقهای نامیده میشود. واژهٔ باتیک ریشهٔ اندونزیایی دارد. در چاپ کلاقهای، کلیه طرحها و رنگها را با استفاده از واکس و عملیات رنگرزی برروی پارچه منتقل میکنند. برای این کار بیشتر از پارچه ابریشم استفاده میشود. تاروپود پارچه از واکس پوشیده میشود و هر دو روی پارچه یکسان نقش میشود. رنگهای به کار رفته برای چاپ بیشتر از دسته رنگهای گیاهی مانند روناس، اسپرک، پوست انار و زردچوبه است. یکی از ویژگیهای چاپ کلاقهای ایجاد رگههای رنگیاست که در اثر شکستن واکس و نفوذ رنگ از میان این شکستها به پارچه در حین عملیات رنگرزی برروی پارچه پدید میآید.
رنگرزی کاتازوم
کاتازوم یک شیوه ژاپنی رنگرزی پارچهاست که در آن از چسبهای مقاوم و اقسام گوناگون شابلون استفاده میکنند. در این روش رنگرزی از مخلوط انواع آرد برنج که به وسیلهٔ برس یا کاردک رنگ مخصوص نقاشی روی پارچه اعمال میشود، استفاده میشود. رنگدانهها در این روش به وسیلهٔ چاپ دستی یا غوطهورسازی و یا هر دوی آنها به مجموعه افزوده میشود. در قسمتهایی که ترکیب چسب پارچه را پوشاندهاست، مواد رنگزا نمیتوانند به درون پارچه نفوذ کنند، در نتیجه با توجه به شکل شابلون طرحهایی برروی پارچه ایجاد میشود.
رنگرزی گرهای
در رنگرزی گرهای به منظور ایجاد طرحهای گوناگون، پارچه را با روشهای مختلف گره زده و یا با ریسمانی که رنگ در آن نفوذ نمیکند میبندند.
رنگرزی گرهای نوعی رنگرزی مقاومتیاست که بیشتر برای پارچههای پنبهای با شید رنگهای روشن انجام میشود، در این روش با گره زنی، مچاله کردن، فشردن و استفاده از موانعی مثل کشهای لاستیکی و... مانع رسیدن رنگ به برخی قسمتهای پارچه میشوند و نفوذ رنگینه را مشکل و یا غیر ممکن میسازد که در نهایت پارچه رنگرزی شده شکلها و الگوهای متنوعی را به خود میگیرد و شبیه پارچه چاپ شده میگردد. استفاده از لباسهای رنگرزی شده با روش رنگرزی گرهای اواخر دهه ۶۰ و اوایل دهه ۷۰ میلادی طرفداران زیادی به ویژه، گروههای هوی متال را به خود جذب کرده بود. در این روش نفوذ رنگینه به پارچه مشکل و یا غیر ممکن میشود. بعد از رنگرزی گرهها بازمیشود. اثرات گره بهصورت طرحی روی پارچه باقی میماند.
کاربرد دندانهها در رنگرزی
بلورهای بیکرومات یا دیکرومات پتاسیم که در صنعت رنگرزی از آن به عنوان دندانه استفاده میشود.
دندانهها موادی هستند که برای تثبیت و رنگ پذیری بیشتر الیاف استفاده میشوند. روش عمل آنها به اینصورت است که با به وجود آوردن منافذی در سطح الیاف باعث نفوذ بیشتر رنگ به الیاف میشوند و به طور کلی برای جذب بیشتر رنگها و تثبیت آنها از دندانهها باید استفاده کنیم چون حتی رنگهای طبیعی بدون استفاده از دندانهها جذب الیاف نشده و رنگرزی الیاف با این رنگها بدون استفاده از دندانهها از ثبات کافی برخوردار نخواهد بود، در نهایت دندانهها جذب بیشتر و بهتر رنگها را فراهم میکنند.
به عبارت دیگر دندانهها موادی واسطه هستند که محیط را برای رنگ الیاف آماده میسازد و موجب میگردد که ثبات و شفافیت رنگ بیشتر گردد و قریب به اتفاق کلیه رنگها نیاز به دندانهها دارند مگر گیاهانی که از ماده مازوجی (تانن) فراوانی برخوردار باشند که چند نوع دندانه را که کاربرد بیشتر دارد ذکر میکنیم: زاج سفید نمک مضاعف آلومینیوم و املاح آلومینیوم و زاج سیاه سولفات آهن و بیکرومات سدیم و بیکرومات پتاسیم و کروم شیرین و ترش قلع و نیکل و کبالت. بر حسب تقدم و تأخر عمل رنگرزی و عمل دندانهدندانهها موادی هستند که برای تثبیت و رنگ پذیری بیشتر الیاف استفاده میشوند.
روش عمل آنها به اینصورت است که با به وجود آوردن منافذی در سطح الیاف باعث نفوذ بیشتر رنگ به الیاف میشوند و به طور کلی برای جذب بیشتر رنگها و تثبیت آنها از دندانهها باید استفاده کنیم چون حتی رنگهای طبیعی بدون استفاده از دندانهها جذب الیاف نشده و رنگرزی الیاف با این رنگها بدون استفاده از دندانهها از ثبات کافی برخوردار نخواهد بود، در نهایت دندانهها جذب بیشتر و بهتر رنگها را فراهم میکنند.
به عبارت دیگر دندانهها موادی واسطه هستند که محیط را برای رنگ الیاف آماده میسازد و موجب میگردد که ثبات و شفافیت رنگ بیشتر گردد و قریب به اتفاق کلیه رنگها نیاز به دندانهها دارند مگر گیاهانی که از ماده مازوجی (تانن) فراوانی برخوردار باشند که چند نوع دندانه را که کاربرد بیشتر دارد ذکر میکنیم: زاج سفید نمک مضاعف آلومینیوم و املاح آلومینیوم و زاج سیاه سولفات آهن و بیکرومات سدیم و بیکرومات پتاسیم و کروم شیرین و ترش قلع و نیکل و کبالت. بر حسب تقدم و تأخر عمل رنگرزی و عمل دندانه دادن، رنگرزی با مواد رنگزای طبیعی به سه طریق ممکن است صورت پذیرد:
دادن، رنگرزی با مواد رنگزای طبیعی به سه طریق ممکن است صورت پذیرد:
- اول رنگرزی، سپس دندانه کردن الیاف رنگرزی شده
- اول دندانه دادن و سپس رنگرزی
- عمل دندانه و رنگرزی توأم. در این روش کلافها را در حمام محتوای دندانه، رنگینه و مواد کمکی ریخته و یک روز بعد برای شستشو بیرون میآورند.
نمودار رنگرزی
نمودار رنگرزی پارچه پلیاستری با رنگهای دیسپرس، در این نمودار هدایت و تغییر دما در طول زمان رنگرزی مشخص شدهاست.
نمودار یا گراف رنگرزی، نموداریاست که در آن پیشبرد و هدایت عملیات رنگرزی ارائه میشود. در نمودار رنگرزی، زمان افزودن مواد رنگزا و مواد شیمیایی کمکی و همچنین کالایی که قرار است رنگرزی گردد، مشخص شدهاست. در این نمودار میزان دمای محلول رنگرزی در طول عملیات و زمان افزایش، کاهش و ثابت نگاه داشتن دما مشخص شدهاست.
مثلث رنگ
مثلث رنگ و رنگرزی
مثلث رنگ ترتیب منظمی از رنگ هاست که در درون یک سه گوش یا مثلث گنجانده شدهاند، در سه گوش این مثلث رنگهای اصلی یعنی: آبی، قرمز و زرد قرار دارند و در درون مثلث با توجه به دوری و نزدیکی به هر گوشه (رنگ اصلی)، ترکیب رنگی خاص قرار دارد. در مبحث شیمی و فیزیک رنگ، سه رنگ اصلی زرد، قرمز و آبی وجود دارد که از ترکیب این سه رنگ انواع متنوع رنگها به دست میآید، مثلاً از ترکیب رنگ زرد و آبی، بسته به درصد این دو رنگ، طیف مختلفی از رنگهای سبز حاصل میشود و یا از ترکیب رنگ زرد و قرمز، نارنجی حاصل میشود. کارشناسان رنگرزی برای به دست آوردن یک رنگ خاص رنگهای اصلی را با درصد مشخص ترکیب میکنند.
رنگ همانندی در رنگرزی
ترکیب رنگهای اصلی با هدف حصول یک رنگ خاص به منظور به دست آوردن رنگ نمونه را رنگ همانندی میگویند. در حرفهٔ رنگرزی مشتری نمونهای از کالای نساجی با رنگ خاص را به رنگرز میدهد و از او میخواهد تا رنگ کالای خود را دقیقاً شبیه نمونه درآورد و رنگرز با توجه به تجربهٔ خود و همچنین رنگ همانندی کردن این درخواست سفارشدهنده را بررسی میکند.
رنگرزی و محیط زیست
بررسی تأثیرات فرایند رنگرزی برروی محیط زیست در همهٔ کشورها و کل کره زمین بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از کشورهای در حال توسعهٔ مقررات خاصی در زمینه نوع رنگهای مصرفی، روشهای گوناگون آن و دفع پسابهای حاصل، تدوین نکردهاند. در ایالات متحده آمریکا بهویژه ایالت کالیفرنیا، مقررات خاصی در این زمینه در حال اجرا است به طوری که نوع مواد رنگزا و نوع اسلوبهای رنگرزی تحت قوانین ویژه تعیین شدهاست.
==========================================
به نظر بسیاری از دوستان من مقاله نویسی در باره رنگ رزی الزام نداشت ولی فرش ایرانی بدون رنگهای خوب چه ارزشی میدارد؟. حال که به ارزش رگرزی پی بردیم کمی هم در باره خود فرش بافی صحبت کنیم.
هرایرانی هم ممکن است قالی بافی را از بعد دیگری ببیند و مشکلات قالی بافی را گونه ای دیگر تجزیه تحلیل کند و جوابی برای این مشکلات داشته باشد
من مانند هر ایرانی از دیدن قالی ایرانی لذت میبرم؛ زیبایی این هنر اصلأ نوشتنی نیست. تنوع این هنر در رنگها وطرحها وابعاد وغیره تحسین انگیز است - نگاهی به موزه قالی در تهران بیاندازید و لذت برید
اما با تمام این موارد قالی بافی و صنعت آن در دشواری بسر می برد. قالی خوب ایرانی گران است و حق هم دارد گران باشد زیرا کاری را که ساعتها و روزها و هفته ها وماهها برای بافتن یک قالی خوب میشود را نباید فراموش کرد ولیکن با توجه به گرانی باید راه حلی برای این مشکل پیدا کرد. ماشینی شدن فرش با ظاهری زیبا ولی ارزانتر ، تورم و بیکاری و کم پولی دراروپا وآمریکا و پا گذاشتن و ورود چندین کشور دیگر در این صنعت وضع فرش بافی ایرانی را آسانتر نکرد وباعث بیکاری افرادی زیاد شد
پس از این همه زحمت فرشها از الیاف رنگی بافته میشوند ولی مشکل فروش پیدا می کنند.
چه کار باید کرد ؟
نخست
نبایس بهای فرش ایرانی را پایین آورد زیرا این کار نه تنها اقتصادی نیست بلکه به شهرت فرش ایرانی نیز لطمه میزند ؛ در دنیا ماشینهای کوناگون وجود دارند و ارزانتر از بنزو فولکس واگن آلمانی ، در دنیا کفشهای ورزشی زیادی وجود دارند ولی تنها آدیداس و پوما نامدار هستند بایس در اینجا پرسید چرا مردم حاضر به خرید چیزی هستند که گرانتر از دیگران است ؟ جواب معلوم است : کیفیت خوب ؛ بایس هر خریدار فرش ایرانی در دنیا بداند آری فرش ایرانی فرشی گران است ولی فرشی با کیفیت اصیل و با رنگهای طبیعی و الیاف طبیعی است ؛ فرش ایرانی نوعی پس اندازست
دوم
فروش فرش را باید برای عموم خصوصی کرد
منظورم چیست ؟
تا امروز کسی که خواستار خرید یک فرش بود به چندین مغازه میرفت و با نگاهی به فرشها یکی از آنها را انتخاب می کرد. حال چگونه است اگر من فرشی را با نقش تخت جمشید یا فرشی از صورت پدرم یا از زادگاه خود بخواهم ؟ کجا می توانم این گونه فرشها را پیدا کنم ؟ منظورم این است که خریدار باید حق انتخاب بیشتری داشته باشد و بتواند سفارش دهد
این مثال و راه حل فقط برای این است که هم میهنان عزیز وارد در این هنر هم به راه حل های دیگر بیاندیشند ،زیرا که فرش ایرانی تنها یک کالای اقتصادی نیست بلکه گوشه ای از هویت فرهنگی و ملی ماستحمایت و کوشش برای گسترش فرش ایرانی باید در بخش فرهنگی قانون اساسی جدید ذکر شود
http://www.majidbahrambeiguy.at/gallery-galerie-galerie-negar-xane/17.html 17 نگاه کنید.
مجید بهرام بیگی