جشن سده و اسلام و ایران
این جشن ایرانی فرا خواهد رسید
جشن سَده، یکی از جشنهای ایرانی، است که در آغاز شامگاه دهم بهمنماه یعنی آبان روز از بهمن ماه برگزار میشود. جشن «سَدَه» بزرگترین جشن آتش و یکی از کهنترین آیینهای شناخته شده در ایران باستان است. در این جشن در آغاز شامگاه دهم بهمنماه، همه مردمانِ سرزمینهای ایرانی بر بلندای کوهها و بام خانهها، آتشهایی برمیافروخته و هنوز هم کموبیش بر میافروزند. مردمان نواحی مختلف در کنار شعلههای آتش و با توجه به زبان و فرهنگ خود، سرودها و ترانههای گوناگونی را خوانده و آرزوی رفتن سرما و آمدن گرما را میکنند. همچنین در برخی نواحی، به جشنخوانی، بازیها و نمایشهای دستهجمعی نیز میپردازند.
جشن سده یک جشن ملی ایرانیان است و اختصاص به یک دین و گروه ویژه ندارد.
از اسطورههای جشن سده تنها یکی به پیدایش آتش اشاره دارد. فردوسی میگوید: «هوشنگ پادشاه پیشدادی، که شیوه کشت و کار، کندن کاریز، کاشتن درخت … را به او نسبت میدهند، روزی در دامنه کوه ماری دید و سنگ برگرفت و به سوی مار انداخت و مار فرار کرد. اما از برخورد سنگها جرقهای زد و آتش پدیدار شد.» هم در کتاب “التفهیم” و هم “آثارالباقیه” ابوریحان، از پدید آمدن آتش سخنی نیست بلکه آنرا افروختن آتش بر بامها میداند که به دستور فریدون انجام گرفت و در نوروزنامه آمدهاست که: «آفریدون همان روز که ضحاک بگرفت جشن سده برنهاد و مردمان که از جور و ستم ضحاک رسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک، آن روز را جشن کردندی و هر سال تا به امروز، آیین آن پادشاهان نیک عهد را در ایران و دور آن به جای میآورند.»
سده از دیدگاه تاریخی داستان پدیدآمدن آتش و بنیاد نهاندن جشن سده در شاهنامه بدین گونه آمدهاست که هوشنگ با چند تن از نزدیکان از کوه میگذشتند که مار سیاهی نمودار شد. هوشنگ سنگ بزرگی برداشت و به سوی آن رها کرد. سنگ به کوه برخورد کرد و آتش از برخورد سنگها برخاست. به گفته فردوسی:
بر آمد به سنگ گران سنگ خرد هم آن و هم این سنگ گردید خرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
جهـاندار پیش جهان آفرین نیایش همی کرد و خواند آفرین
که اورا فروغی چنین هدیه داد همین آتش آن گاه قبله نهاد
یکی جشن کرد آنشـب و باده خورد سده نام آن جشن فرخنده کرد
داستان کشف آتش در زمان هوشنگ، هیچگاه باور ایرانیان نبوده و از ساختههای جدیدتر است. این فرضیه امروزه مورد توجه بیشتر شاهنامهشناسان قرار گرفته و از جمله در نسخههای تصحیح شده آقایان، استاد جلال خالقی مطلق و مصطفی جیحونی، داستان کشف آتش به دلایل بسیاری در زمره بیتهای افزوده شده و الحاقی شاهنامه آورده شدهاست. از سویی از این داستان در هیچیک از متون تاریخی مقدم بر شاهنامه و گاه متاخر بر آن یاد نشدهاست و همچنین میدانیم که کشف آتش بسیار کهنتر از عصر هوشنگ است که با توجه به اشارههای شاهنامه در باره چگونگی و دستاوردهای زندگی انسان در آن دوره (ساخت ابزار ریزسنگی، یکجانشینی، آغاز کشتوزرع و اهلی کردن برخی حیوانات)، میبایست با دورهای منطبق باشد که در باستانشناسی بنام «میانسنگی/ مزولیت» (حدود ۱۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ سال پیش) خوانده میشود. و از سوی دیگر این بیتها در برخی نسخههای متقدم شاهنامه و از جمله کهنترین آن (دستنویس فلورانس) وجود ندارد.
به نوشته مورخانی همچون بیرونی، بیهقی، گردیزی جشن سده یکی از سه جشن بزرگ ایرانیان است که در دوران اسلامی، تا اواخر دوران خوارزمشاهیان و حمله مغول دوام آورد و هم سلاطین و امیران و هم مردم عادی این جشن را بهپا میداشتند. مشهورترین و بزرگترین جشن سده در زمان مردآویج در سال ۳۲۳ هجری در اصفهان برگزار شدهاست و چنانکه در تاریخ بیهقی آمدهاست جشن سده دیگری که به یاد مردم مانده، جشنی است که در زمان سلطان مسعود غزنوی در سال ۴۳۰ هجری برگزار شد.
منبع به هر روی، ماندگاری سده در فرهنگ ایرانی بسیار مرهون اقوام گوناگون ایرانی است. کرمان، در هشتاد سال گذشته مهد برگزاری سده بودهاست و همه ساله باشکوهترین جشن سده نیز در آن جا توسط همه مردم برگزار میشود. در سالهای پس از انقلاب اسلامی، زرتشتیان این جشن را با روشهای تازهای که سابقه تاریخی ندارد، برپا میکنند. روحالامینی، که خود کرمانی است، درباره برگزاری سده در کرمان میگوید: «کرمانیها این جشن را باشکوهتر از مناظق دیگر برگزار میکنند. هنوزهم در کرمان رسم است که کشاورزان از خاکستر آتش بر زمینهاشان میپاشند، زیرا عقیده دارند که خاکستر آتش سده به زمین برکت میدهد.» او ادامه میدهد: «در گذشتههای نه چندان دور این مراسم در پشتبامها برگزار میشد. این جشن جمعی و همگانی است. هیچ گاه این مراسم پنهانی و در خفا انجام نمیشده و همواره با حضور تعداد زیادی از مردم در بیابانها و دشتها برپا میشدهاست. هنوز هم در کرمان در روز جشن سده، مدارس را تعطیل میکنند.»
به رغم گذشت هزاران سال از برگزاری نخستین سده، امروزه تغییرات محسوسی در برگزاری این جشن به وجود نیامدهاست. دکتر روحالامینی که تغییرات آیینها را در طول زمان پیگیری میکند، معتقد است این آیین آن قدر قوت داشته که موفق به حفظ خود شده و با اشاره به خاطرهای میگوید: «حتی در زمان جنگ ایران و عراق با آنکه از شکوه جشن سده کم شده بود، ولی باز هم مردم در روز دهم بهمن دور هم در بداق آباد کرمان (باغی که تا چند سال پیش معمولاً سده را در آن جشن میگرفتند) جمع میشدند. از آن جا که سده را آتش میزنند، به این جشن سدهسوزی هم میگویند.
روحالامینی از ماجرای سدهسوزی کرمان در سالهای دهه چهل شمسی که تازه این رسم احیا شده بود روایت جالبی تعریف میکند: «نزدیک غروب دو موید، لاله به دست، با لباس سفید از باغچه بیرون آمده، زمزمهکنان به سده نزدیک میشوند و از سمت راست سه بار گرد آن میگردند. سپس این خرمن هیزم را با شعله لالهها از چهار سو آتش میزنند. ساعتها طول میکشد تا شعلهها و حرارت آتش فروکش کند و مردم، بویژه نوجوانان و جوانان بتوانند برای پریدن از روی آتش به بوتههای پراکنده نزدیک شوند. در گذشته اسب سوارانی که منتظر فروکش کردن شعلهها بودند، زودتر از دیگران خود را به آب و آتش زده و هنرنمایی میکردند. کشاورزان میکوشیدند مقداری از خاکستر سده را بردارند و به نشانه پایان یافتن سرمای زمستان، گرما را به کشتزار خود ببرند. شرکتکنندگان کم کم به خانه برمیگشتند، ولی جوانانی که تا نیمههای شب پیرامون سده میماندند، کم نبودند.» در این شب ستاره گرما به زمین میآید.
این جشن به یاد آورنده اهمیت نور، آتش و انرژی است. نوری که از خداوند جداست و از خداوند جدا هم نیست. چنانکه از کتابها و اسناد تاریخی برمیآید جشن سده جنبه دینی نداشته و تمام داستانهای مربوط به آن غیردینی است و بیشتر جشنی کهن و ملی به شمار میآید و وارث حقیقی جشن سده نه تنها ایرانیان و آریاییها بلکه میراثی است که به بسیاری از کشورهای همسایه ایران نیز راه یافت.
در هیچیک از متون پهلوی و منابع زرتشتی عصر ساسانی نامی از جشن سده و مراسم آن یافت نشده و گمانهزنی میشود که این جشن در مغایرت با سنت زرتشتی بودهاست.
امروزه این جشن بین بسیاری از زرتشتیان ایران و خارج از ایران رواج گسترده دارد. صادق هدایت در سالهای جوانی خود از جشن سده زرتشتیان کرمان دیدن و چنین گزارش میکند: «سدهسوزی جشنی است که هنوز زرتشیتان کرمان به یادگار جمشید و آیینهای ایران باستان میگیرند و برای این کار موقوفاتی در کرمان در نظر گرفتهاند. پنجاه روز به نوروز خروارها بوته و هیزم درمنه در گبر محله باغچه بوداغآباد گرد میآورند. جنب این باغچه خانهای هست مسجد مانند و موبدان موبد از بزرگان شهر و حتا خارجیها را دعوت شایانی میکنند. در این آیین نوشیدنی و شیرینی و میوه زیاد چیده میشود و اول غروب آفتاب دو نفر موبد دو لاله روشن میکنند و بوتهها را با آن آتش میزنند و سرود ویژه میخوانند هنگامی که آتش زبانه میکشد همهٔ میهمانان که بیش از چندین هزار نفر میشوند با فریادهای شادی دور آتش میگردند و این ترانه را میخوانند:
سد به سده، سی به گله پنجاه به نوروز
نوشیدنی مینوشند و میان هلهلهٔ شادی جشن تمام میشود».
در بسیاری از نقاط مرکزی ایران مانند کرمان جشن سده یا سده سوزی در بین تمامی اقشار مردم کرمان از مسلمان (شیعه و سنی)، زرتشتی، مسیحی، یهودی و... به عنوان جشنی ملی رواج دارد.
آیین جشن سده حکیم عمر خیام در کتاب نوروزنامه مینویسد:
«هر سال تا به امروز جشن سده را پادشاهان نیک عهد در ایران و توران به جای میآورند، بعد از آن به امروز، زمان این جشن به دست فراموشی سپرده شد و فقط زرتشتیان که نگهبان سنن باستانی بوده و هستند این جشن باستانی را بر پا میداشتند.»
هر چند نوشته شدهاست که مرد آویج زیاری به سال ۳۲۳ هجری (صده دهم میلادی) این جشن را در اصفهان با شکوه برگزار کرد. همچنین در زمان غزنویان این جشن دوباره رونق گرفت و عنصری شاعر نامدار ایران در یکی از جشنهای سده در برابر سلطان محمود قصیدهای درباره سده خواند که آغاز آن این است:
سده جشن ملوک نامداراست زافریدون و از جـم یادگار است
در ایران باستان و در میان زرتشتیان ایران، این جشن نزدیک غروب آفتاب، باآتش افروزی آغاز میشود و امروز هم با همان سنت کوههایی از بوته و خارو هیزم در بیرون شهر فراهم شده، در حالی که موبدان لاله به دست اوستا زمزمه میکنند، بوتهها را روشن کرده و مردمی که در آن جا جمع شدهاند نماز آتش نیایش خوانده، این مراسم به وسیلهٔ انجمن زرتشتیان کرمان سده هاست که بیرون از شهر انجام شده و همه مردم زن و مرد، زرتشتی و مسلمان، کلیمی در آن جا گرد آمده و در شادی شرکت میکنند در تهران این جشن بیست و پنج سال است که با شکوه وسیله سازمان فروهر در باغ (کوشک) ورجاوند برگزار میشود. در شیراز پنج سال این جشن به همت پریچهر (همسر دکتر فرهنگ مهر) و با یاری زرتشتیان، آرتشیان و مردم شیراز، برابر کعبه زرتشت، نزدیک تخت جمشید برگزار میشود.
گستره جشن سده در گذشته، جشن سده در گستره پهناوری از آسیای کوچک (آناتولی) تا استان سینکیانگِ چین یعنی در سرتاسر ایران بزرگ، در بین همه مردمان، فارغ از هر قومیت یا گرایش دینی رواج داشته و به مانند نوروز در روایتهای مکتوب تاریخی به آن اشاره شدهاست.
امروزه این مراسم در میان روستانشینان شمال شرقی ایران (همچون آزادوَر و روستاهای دشت جوین)، در بخشهایی از افغانستان و آسیای میانه (با نام «خِـرپَـچار»)، در کردستان (پیرامون سلیمانیه و اورامانات)، نواحی مرکزی ایران (با نامهای «هلههله»، «کُـرده»، «جشن چوپانان») و در میان برخی روستانشینان و عشایر لرستان، کردستان، آذربایجان و کرمان رواج دارد. جشن سده در نواحی گوناگون با نامهای مختلفی شناخته میشود: در خراسان «سَـرِه»، در حوالی اراک «جشن چوپانان»، در خمین «کُـردِه»، در دلیجان «هَلههَله» و در بدخشان تاجیکستان به نام «خِـرپَـچار» دانسته شدهاست. در فراهان، سنگسرِ سمنان و جاهایی دیگر، چهار روز پیش و پس از سده را «چاروچار» و سردترین شبها میدانند که سده در میانه آن جای گرفتهاست.
نقش مهم آتش در قرآن و اسلام
- موسی و آتش در سرزمین مقدس طوی
سوره ۲۷, آیه ۷ ش"[يادكن] هنگامى را كه موسى به خانواده خود گفت من آتشى به نظرم رسيد به زودى براى شما خبرى از آن خواهم آورد يا شعله آتشى براى شما مىآورم باشد كه خود را گرم كنيد"ش
سوره ۲۷, آیه ۸ ش"چون نزد آن آمد آوا رسيد كه خجسته [و مبارك گرديد] آنكه در كنار اين آتش و آنكه پيرامون آن است و منزه استخدا پروردگار جهانيان"ش
سوره ۲۰, آیه ۱۰ ش"هنگامى كه آتشى ديد پس به خانواده خود گفت درنگ كنيد زيرا من آتشى ديدم اميد كه پارهاى از آن براى شما بياورم يا در پرتو آتش راه خود را باز يابم"ش
۲- سرد شدن آتش بر ابراهیم
سوره ۲۱, آیه ۶۹ ش"گفتيم اى آتش براى ابراهيم سرد و بىآسيب باش"ش
سوره ۲۹, آیه ۲۴ ش"و پاسخ قومش جز اين نبود كه گفتند بكشيدش يا بسوزانيدش ولى خدا او را از آتش نجات بخشيد آرى در اين [نجات بخشى خدا] براى مردمى كه ايمان دارند قطعا دلايلى است"ش
(اءُوْلََّبِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُاْ الضَّلَلَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَرَتُهُمْ وَمَا كَانُواْ مُهْتَدِينَ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِى اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّآ اءَضَآءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِى ظُلُمَتٍ لا يُبْصِرُونَ
صُمُّ بُكْمٌ عُمْىٌ فَهُمْ لاَيَرْجِعُونَ).
(( (منافقان ) كسانى هستند كه هدايت را به گمراهى فروخته اند؛ و اين (داد و ستد و) تجارت (براى ) آنها سودى نداده و خود هدايت نيافته اند. مثل آنان ، مثل كسى است كه آتشى افروخته (تا در بيابان تاريك راه خود را پيدا كند) ولى هنگامى كه آتش اطرافش را روشن ساخت ، خداوند (طوفانى مى فرستد و) آن را خاموش مى كند و آنها را در تاريكى وحشتناكى كه چشم كار نمى كند، رها مى سازد. آنها كر و گنگ و كور، بنا بر اين (از راه خطا) باز نمى گردند!))
http://www.cgie.org.ir/shavad.asp?id=123&avaid=51
آتش و اهمیت آن تنها برای زرتشتیان نیست که گروهی میخواهند ایرانیان قدیم را نیز آتش پرست و اسلام ستیز بدانند بلکه آتش یک حقیقت مهم برای زندگی انسانها در تمامی کره زمین است و همه فرهنگها و مذاهب در مورد آن تفکر کرده اند و حتی وجود آنرا به حق جشن می گیرند
جشن گرفتن این روز نه تنها بازگشت به یک جشن و فرهنگ زیبا و منطقی است بلکه سپاس بزرگی خداوند جهانیان است که این هدیه بزرگ را به ما انسانها تقدیم کرده است
بسیاری از موجودات در تاریکی نیز زندگی می کنند و اگر خدا میخواست انسان نیز میتوانست یکی از این موجودات باشد ولی تصور آن را بکنید یک زندگی بدون آتش؟ اصلاً میشود برای انسانها چنین زندگی همیشه در تاریکی بودن را تصور کردن ؟؟ اصلاً بدون آتش زندگی میسر است؟؟
انسان به نعمت آتش انسان شد و خود را از حیوانیت جدا کرد
با آتش در روشنایی زیست کرد
با آتش از خود در مقابل درندگان دفاع کرد
با آتش برای خود غذا پخت
با آتش برای خود اسباب زندگی ساخت
با آـش خود را از سرما رهانید
با آتش هنر آفرید و ....
بیاییم این جشن پاک و خوب (سده) را زنده کنیم و آن را در تقویم خود گذاریم زیرا که اگر این کار را نکنیم حسودان همسایه آنرا از ما میدزدند و به نام فرهنگی دیگر به نام خود در جهان ثبت می کنند.
مجید بهرام بیگی