ادعای مسخره آزادی بیان و حقوق بشردرغرب "یک در صدی" ها

نخست

غرب یک در صدی چیست؟

غربی است که یک در صد از مردم اروپا و آمریکاست که اکثریت قدرت اقتصادی و اخباری را در اختیار دارند

دوم

یکی از ادعاهای زیبا ولی دروغ غرب یک در صدی آزاد ی بیان است. این آزادی بیان در نگاه

نخست برای آنها بی کران و نامحدودست

ولیکن این باصطلاح آزادی بیان کرانه و محدودیت دارد و فقط یک مشت نادان و جاهل یا یک مشت که خود را به جهالت یا نادانی می زنند این را تکرار می کنند تا مردم را فریب دهند

ولی و قتی به منافع آنها صدمه وارد شود از هر دیکتاتوری خشن تر میشوند و این ادعاهای زیبا را فراموش می کنند

 

چند مثال برای حقوق بشر  

مستعمره کردن و به برده گرفتن انسانهای این کشورها

اجازه فاحشه گری و در پنهان خرید و فروش زنها برای سودبری

سکوت در برابر کشتار مسلمانان

همکاری با دیکتاتورهای شکنجه گر ولی دوست آنها

ترور انسانهای راستگو و آزادیخواه کشورهای دیگر

کودتا برای برکناری دولتمردان انتخاب شده از سوی مردم

حقوق بشر و زندانی های بدون محاکمه در زندان گوانتانامو درآمریکا

 

جند مثال برای آزادی بیان

هنگامی که عکسهای نیمه برهنه خانم شاهزاده انگلیس در مجله ای چاپ میشود و متنی بر علیه آنها نوشته شود دولت انگلیس زیر بار فشار خانواده سلطنتی چاپ این عکسها را ممنوع میکند

هنگامی که کسی به بودن یا نبودن هولوکوست شک میکند او را به زندان می اندازند

هنگامی که کسی به یک یک ایدئولوژی نا خوشایند آنها مانند اسلام سیاسی یا ناسیونال سوسیالیزم یا آنارشیسم اعتقاد داشته باشد او را به زندان می اندازند جالب این است که

هنگامی که یک نفر به یک نفردیگر فحش میدهد او را به حق دادگاهی میکنند

وقتی که یک نفر به کسی دیگر تهمت میزند او را به حق به دادگاه میکشانند

حتی اگر به یک مرده تهمت یا دروغ و بی احترامی شود میتوان آن شخص را به دادگاه کشید

ولی میتوان به حضرت موسی و مسیح و محمد علیه السلام زیر شعار آزادی بیان تهمت بست و بی احترامی کرد

ولی میتوان به تورات و انجیل و قرآن زیر شعار آزادی بیان تهمت بست و بی احترامی کرد

این نشان دهنده رفتار موذیگرانه و عوام فریب غرب یک در صدی است ؛ یک مشت دین ستیز که نقاب آزادی بر رو زده اند

این افراد همان "یک در صد" از مردم غرب هستند که مردم آمریکا و اروپا بر علیه آنها به خیابانها می ریزند ولی اکثریت مردم آمریکا و اروپا مانند هر کس دیگر در ایران و جهان اسلام فقط بدنبال یک زندگی "انسانی" می باشند و بایس حساب این نود و نه در صد را از این یک درصد جدا کرد و من نیز اینکار را میکنم.

این یک درصد بایس بدانند دوران سکوت گذشته است

این یک در صد بایس بدانند دوران عوام فریبی گذشته است

آنها بایس بدانند که معیارهای زندگی و تفکر آنها معیارهای جهانی نیستند و نمیتوانند و به آنها اجازه داده نمی شود که این معیارها را به دنیا تحمیل کنند

دنیای واقعی اسلام هیچ ترسی از برخورد منطقی با احترام متقابل با غرب و افکار دیگر ندارد زیرا که به حق می پندارد معیارهای زندگی و تفکر غرب با نتایجی که در این کشورها بوجود آورده است غلط است ولیکن لجاجت و جاهلیت آمریکا و اروپا اجازه نمی دهد و مثال واضح آن هولوکوست است

این یک درصد هم میدانند که راه آنها اشتباه است ولی آنها خودفروخته به سرمایه  هستند و نمیتوانند از این راه برگردند زیرا اینکار یعنی نابودی خود آنها

دنیای غرب این یک درصدیها بایس بداند که مسخره کردن و به استهزا کشیدن یک نفر یا یک ایده فکری در دنیای اسلام واقعی و دنیا و تمدن شرق و اکثر تمدنهای جهانی جایی ندارد و این یک راه اشتباه آنهاست

آنها بایس قبول کنند که انتقاد برای ما هم قابل قبول است وبسیاری مطالب نیز در دنیای کنونی اسلام درست نیست ولیکن مسخره کردن و تهمت زدن خط قرمز است

Nach oben