سرود ملی
ما مسلمان هستیم ولی عرب و ترک نیستیم ؛ ما متمدن هستیم ولی آمریکایی وفرانسوی و انگلیسی نیستیم
مجید بهرام بیگی
سرود ملی قطعهای موسیقی یا سرود است که توسط دولتها به عنوان سرود ملی و رسمی کشور به رسمیت شناخته میشود.
طی سدههای ۱۹ و ۲۰ میلادی و با ظهور دولتهای ملی اکثر کشورها سرود ملی برای خود تعین نمودند.
سرود ویلهلموس (Wilhelmus) هلند را قدیمیترین سرود ملی جهان دانستهاند. این سرود طی سالهای ۱۵۶۸ تا ۱۵۷۲ نوشته شدهاست
اولین سرود ملی ایران ) دوره قاجار(
نخستین سرود ملی ایران مربوط به دوره قاجار ساخته موسیو لومر فرانسوی (موسیقیدان نظامی اعزامی به ایران در دوره قاجار) است. این سرود برای پیانو نوشته شده و یک بار به هنگام ورود مظفرالدین شاه قاجار و در حضور وی در پاریس اجرا گردید و اجرای آن توسط ارکستر ملل نخستین اجرای رسمی و ارکسترال آن است كه به پیشنهاد رهبر ارکستر در دوره حاضر ترانهای برای آن توسط بیژن ترقی سروده شد و به همراه خواننده اجرا گردید
نام جاوید وطن
صبح امید وطن
چهره ان در اسمان
همچو مهر جاودان
همه ی هستی من
سرور و سرمستی من
چهره ان در اسمان
همچو مهر جاودان
بشنو سوز سخنم
که هم اواز تو منم
همه ی جان و تنم
وطنم وطنم وطنم وطنم
بشنو سوز سخنم
که نواگر این چمنم
همه ی جان و تنم
وطنم وطنم وطنم وطنم
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه با یک نام و نشان
به تفاوت هر رنگ و زبان
همه شاد و خوش و نغمه زنان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان
ز صلابت ایران جوان
سرود شاهنشاهی ایرا )ندودمان پهلوی(
سرود شاهنشاهی ایران، نام سرود رسمی ایران در دوران زمامداری دودمان پهلوی بودهاست. این سرود تا پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی رژیم سلطنتی، سرود رسمی کشور ایران بودهاست.
متن سرود
شاهنشه ما زنده بادا،
پاید کشور به فرَّش جاودان،
کز پهلوی شـد ملک ایران،
صد ره بهتر ز عهد باستان،
از دشمنان بودی پریشان،
در سایهاش آسوده ایران،
ایرانیان پیوسته شادان،
همواره یزدان، بود او را نگهبان
ای ایران
ای ایران، یکی از معروفترین سرودهای ملی گرایانهیایرانی است.
این سرود برای اولین بار در ۲۷ مهر۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکدهٔ افسری اجرا شد.
اسماعیل نواب صفا در کتاب خاطرات خود به نقل از دکتر حسین گل گلاب، شاعر این سرود آوردهاست: وقتی در سال ۱۳۲۳ ایران تحت اشغال متفقین بود. بعد از ظهر یکی از روزهای تابستان در خیابان، شاهد حرکات دور از نزاکت بعضی از سربازان خارجی با مردم بودم و از ناراحتی نمیدانستم چه کنم، بی اختیار راه انجمن موسیقی را که تازه تأسیس شده بود، پیش گرفتم. وقتی خالقی مرا دید گفت: چرا ناراحتی؟ واقعه را برایش تعریف کردم. او گفت ناراحتی فایدهای ندارد بیا کاری کنیم و سرودی بسازیم. این بود که سرود ای ایران خلق گردید.
نخستین اجرای آن، در ۲۷ مهرماه ۱۳۲۳ در تالار دبستان نظامی دانشکدهٔ افسری در خیابان استانبول دو شب متوالی برگزار شد. سرود ای ایران آنقدر اثر کرد که شنوندگان تکرار آن را خواستار شدند و سه بار تجدید شد. استقبال و تاثیر این سرود باعث شد که وزیر فرهنگ وقت، هیئت نوازندگان را به مرکز پخش صدا دعوت کرد تا صفحهای از آن ضبط و همه روزه از رادیو تهران پخش شود. اجرای اولیه این اثر ملی نایاب است. اجرای دیگر، مربوط به سالهای ۱۳۳۷ تا ۱۳۴۲ در برنامه گلها است که غلامحسین بنان این سرود را خواند.
بعد از انقلاب ۵۷ چند نفر به جرم همکاری در تهیه این سرود زندانی شدند و خواندن آن جرم به حساب آمد اما پس از مدتی از آن برای تهییج سربازان در جنگ ایران و عراق استفاده شد و خواندن آن آزاد گردید.
در شصتمین سالگرد ساخت این سرود در مهرماه ۱۳۸۳ ارکستر ملی ایران آن را در تالار وحدت اجرا کرد که تمامی ۷۰۰ نفر جمعیت حاضر در سالن آن را همنوا خواندند.
شعر این سرود توسط حسین گلگلاب همزمان با اشغال ایران در جنگ جهانی دوم ساخته شد و روحالله خالقی آهنگی در آواز دشتی بر روی این شعر قرار داد. پس از نخستین اجرای این سرود در ارکستر انجمن موسیقی ملی در سینما تهران در خیابان استانبول، از رادیو ایران نیز پخش شد. در اجرای اول این سرود به شکل کُر خوانده شد ولی بعد از آن غلامحسین بنان و اسفندیار قرهباغی آن را به شکل تکخوانی نیز اجرا کردند. از آن زمان تا کنون به دلیل محبوبیت فراوان، خوانندگان و گروههای موسیقی متعددی این سرود را اجرا کردهاند.
این سرود هم در زمان حکومت پهلوی و همچنین در حکومت جمهوری اسلامی ایران، از صدا و سیمای ایران پخش شده است. برخلاف بعضی تصورات، این سرود تاکنون سرود ملی رسمی ایران نبوده است. در سالهای ابتدایی انقلاب اسلامی ایران این سرود مدت کوتاهی به عنوان سرود ملی از رادیو و تلوزیون پخش شد ولی پس از آن که با مخالفت گرایشهای ضد ملیگرا مواجه شد و مدتها از رسانههای ملی ایران پخش نمیشد. اما در سالهای اخیر هر از چند گاهی در مناسبتهای مختلف این سرود از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شدهاست.
این سرود موضوع اصلی فیلمی از ناصر تقوایی به همین نامِ ای ایران نیز بوده است. در این فیلم حسین سرشار نقش معلمی را ایفا میکند که سعی در آموختن این سرود به دانشآموزان خود دارد.
شعر سرود ای ایران
ای ایران ای مرز پرگُهر
ای خاکت سرچشمهٔ هنر
دور از تو اندیشهٔ بَدان
پاینده مانی تو جاودان
ای دشمن ار تو سنگ خاره ای من آهنم
جان من فدای خاک پاک میهنم
مهر تو چون، شد پیشهام
دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
سنگ کوهت درّ و گوهر است
خاک دشتت بهتر از زر است
مهرت از دل کِی برون کنم
بَرگو بی مهرِ تو چون کنم
تا گردش جهان و دور آسمان بهپاست
نورِ ایزدی همیشه رهنمای ماست
مهر تو چون، شد پیشهام
دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو، کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
ایران ای خرّم بهشت من
روشن از تو سرنوشت من
گر آتش بارد به پیکرم
جز مهرت در دل نپرورم
از آب و خاک و مهرِ تو سرشته شد گِلم
مهر اگر برون رود تهی شود دلم
مهر تو چون، شد پیشهام
دور از تو نیست اندیشهام
در راه تو کِی ارزشی دارد این جان ما
پاینده باد خاک ایران ما
تاريخچه «سرود ملي» در ايران
سرود «اي ايران» دقيقا در 27 مهر ماه سال 1323 در تالار دبستان نظامي (دانشکده افسري فعلي) و در حضور جمعي از چهرههاي فعال در موسيقي ايران متولد شد. شعر اين سرود را «حسين گل گلاب» استاد دانشگاه تهران سروده بود، و از ويژگيهاي آن، اول اين است که تکتک واژههاي به کار رفته در سروده، فارسي است و در هيچيک از ابيات آن کلمهاي معرب يا غير فارسي وجود ندارد. سراسر هر سه بند سرود، سرشار از واژههاى خوشتراش فارسى است. زبان پاكيزهاى كه هيچ واژه بيگانه در آن راه پيدا نكرده است، و با اين همه هيچ واژهاى نيز در آن مهجور و ناشناخته نيست و دريافت متن را دشوار نمىسازد
دومين ويژگي سرود «اي ايران» در بافت و ساختار شعر آن است، بهگونهاي که تمامي گروههاي سني، از کودک تا بزرگسال ميتوانند آن را اجرا کنند. همين ويژگي سبب شده تا اين سرود در تمامي مراکز آموزشي و حتي کودکستانها قابليت اجرا داشته باشد.
و بالاخره سومين ويژگياي که براي اين سرود قائل شدهاند، فراگيري اين سرود به لحاظ امکانات اجرايي است که به هر گروه يا فرد، امکان ميدهد تا بدون ساز و آلات و ادوات موسيقي نيز بتوان آن را اجرا کنند
آهنگ اين سرود که در آواز دشتي خلق شده، از ساختههاي ماندگار «روحالله خالقي» است. ملودي اصلي و پايهاي کار، از برخي نغمههاي موسيقي بختياري که از فضايي حماسي برخوردار است، گرفته شده
اين سرود در اجراي نخست خود بهصورت کر خوانده شد. اما ساختار محکم شعر و موسيقي آن سبب شد تا در دهههاي بعد خوانندگان مطرحي همانند «غلامحسين بنان» و نيز «اسفنديار قرهباغي» آن را بهصورت تکخواني هم اجرا کنند
قبل از پرداختن به سابقه و تاريخچه اولين «سرود ملي» در ايران، شايد بد نباشد اشارهاي کنيم به آنچه که در زمان «ناصرالدينشاه» بهعنوان «سلام شاهي» اجرا ميشده، و آن قطعه موسيقي بدون کلامي بوده که به سفارش پادشاه اسلامپناه، توسط ژنرال نظامي موسيو «لومر» فرانسوي، مدير «شعبه موزيک»، در «مدرسه دارالفنون» ساخته شده بود. اين قطعه موسيقي که در همان زمان روي صفحه گرامافون هم ضبط شد را در مراسم رسمي، و سلام شاهنشاهي مينواختند.
پنجاه سالي بعد، در زمان حکومت «رضا شاه پهلوي» چيزي مشابه همين «سلام شاهي» دوران قاجاريه را بهنام «سرود ملي»، و بعد از او در دوره سلطنت پسرش «محمدرضا شاه پهلوي»، آن را سرود شاهنشاهي» نام گذاشتند
و اما تاريخچه اولين «سرود شاهنشاهي» در ايران، به نوعي با سابقه فعاليت و تاريخچه تشکيل «انجمنهاي ادبي» در آن کشور، مربوط است. تشکيل انجمنهاي ادبي از اوايل مشروطيت متداول شد. در آن زمان «وثوقالدوله» که علاقه زيادي به شعر و ادب فارسي داشت، جلساتي براي موضوعات ادبي تشکيل داده بود
اين انجمنها در اوايل حکومت «رضا شاه» رونق گرفت و حدود هفده انجمن ادبي در تهران تشکيل ميشد. از جمله: «انجمن ادبي حکيم نظامي» در منزل «وحيد دستگردي» در روزهاي چهارشنبه در خيابان عينالدوله (ايران)، «انجمن دانشوران» در روزهاي شنبه در منزل «شاهزاده سيفالله ميرزا» در منيريه، و «انجمن ادبي شيخالرئيس» در شبهاي جمعه. («شيخالرئيس» که نام اصلي او «شاهزاده محمد هاشم ميرزا افسر» بود، قبلا در خراسان معلم «عبدالحسين تيمورتاش» بود که بعدا به سمت نماينده مجلس انتخاب شد و به تهران آمد و اين انجمن را تشکيل داد
ملکالشعراي بهار»ه«رشيد ياسمي»، «عباس اقبال آشتياني»، «سعيد نفيسي» و «تيمور تاش» هم هر هفته به اتفاق انجمني داشتند بهنام «انجمن دانشکده» که مطالب مورد بحث در آن انجمن، نخست ادبي بود و کمي بعدتر مباحث سياسي شد
باري، مهمترين انجمن آن روزها، «انجمن ادبي ايران» بود که «وحيد دستگردي»، «شاهزاده افسر»، «اديبالسلطنه سميعي»، «حاج ميرزا يحيي دولتآبادي»، «صادق سرمد»، «محمدحسين شهريار»، «پارسا تويسرکاني»، «پروين اعتصامي» و «پژمان بختياري» تشکيل داده بودند.
دکتر «رضا نيازمند» در مطلبي با عنوان انجمن ادبي «ايران» و ماجراي آفرينش سرود شاهنشاهيه منتشر شده در فصلنامه «ره آورد» که به سردبيري «حسن شهباز» در آمريکا بهچاپ ميرسيد، مينويسد:
« . . . در اين موقع رضا شاه تصميم گرفت به مسافرت ترکيه برود. به او اطلاع دادند که در آنجا براي او «سرود ملي خواهند نواخت. چون ايران سرود ملي نداشت، رضا شاه دستور داد که به «انجمن ادبي ايران» تکليف کنند «سرود ملي» تهيه شود
موضوع در انجمن مطرح شد. ولي اعضا نميدانستند که چگونه «سرود ملي» تهيه نمايند. ابتدا تصميم گرفتند که به سرودهاي ساير ممالک گوش دهند تا معلوم شود اصولا «سرود ملي» چيست، و متضمن چه مطالبي است. سپس شعرهايي بسرايند، و با آهنگ بياميزند. قرار شد آقاي «مينباشيان» در انجمن حضور يابد و در اين مورد راهنمايي کنند
آقاي «مينباشيان» (غلامرضا خان سالار معزز) در «مدرسه موزيک» که شعبهاي از «دارالفنون» بود، تحت نظر موسيو «مولر» فرانسوي، تحصيل موسيقي کرده بود و سپس معلم موسيقي و بعدها رياست کل موزيک نظام را بهعهده داشت.
در جلسه انجمن قرار شد « شاهزاده محمد هاشم ميرزا افسر » و «مينباشيان» با هم سرود را بسازند. بدين ترتيب که شعر آن را «شاهزاده افسر» تهيه کند و آهنگ آن را «مينباشيان». به زودي سرود شاهنشاهي آماده شد و به دربار تقديم گرديد که بهنظر رضا شاه برسد
شاه پس از شنيدن شعر و آهنگ، دو جاي آن را اصلاح کرد. يکي اينکه گفته شده بود: از اجنبي جان ميستانيم، که رضا شاه گفت: از دشمنان جان ميستانيم. ديگر کلمه «شهنشه» بود که گفته شده بود: شهنشه ما زنده بادا، که رضا شاه تغيير داد به شاهنشه ما زنده بادا ... و بدين طريق «سرود ملي ايران» تهيه شد ....» (فصلنامه «ره آورد» شماره 34، صفحه 241-240
بعد از انتشار مطلب آقاي «رضا نيازمند»، يادداشت ديگري به قلم «دکتر بابک رضايي» از لندن، به نقل از «دکتر جلال گنجي» در باره سابقه اجراي «سرود ملي» و خاطره او از آن مراسم، به دفتر «فصلنامه ره آورد» ميرسد که در شماره بعدي آن نشريه به اين شرح به چاپ رسيده.
داستاني که در زير نقل ميشود، مربوط به دانشجويان ايراني است که دوران سلطنت «احمدشاه قاجار» براي تحصيل به آلمان رفته بودند و آقاي «دکتر جلال گنجي» فرزند مرحوم «سالار معتمد گنجي نيشابوري» براي نگارنده نقل کرد:م
«ما هشت دانشجوي ايراني بوديم که در آلمان در عهد «احمد شاه» تحصيل ميکرديم. روزي رئيس دانشگاه به ما اعلام نمود که همه دانشجويان خارجي بايد از مقابل امپراطور آلمان رژه بروند و سرود ملي کشور خودشان را بخوانند. ما بهانه آوريم که عدهمان کم است. گفت: اهميت ندارد. از برخي کشورها فقط يک دانشجو در اينجا تحصيل ميکند و همان يک نفر، پرچم کشور خود را حمل خواهد کرد، و سرود ملي خود را خواهد خواند
چارهاي نداشتيم. همه ايرانيها دور هم جمع شديم و گفتيم ما که سرود ملي نداريم، و اگر هم داريم، ما بهياد نداريم. پس چه بايد کرد؟ وقت هم نيست که از نيشابور و از پدرمان بپرسيم. به راستي عزا گرفته بوديم که مشکل را چگونه حل کنيم. يکي از دوستان گفت: اينها که فارسي نميدانند. چطور است شعر و آهنگي را سر هم بکنيم و بخوانيم و بگوئيم همين سرود ملي ما است. کسي نيست که سرود ملي ما را بداند و اعتراض کند
اشعار مختلفي که از سعدي و حافظ ميدانستيم، با هم تبادل کرديم. اما اين شعرها آهنگين نبود و نميشد بهصورت سرود خواند. بالاخره من [دکتر گنجي] گفتم: بچهها، عمو سبزيفروش را همه بلديد؟. گفتند: آري. گفتم: هم آهنگين است، و هم ساده و کوتاه. بچهها گفتند: آخر عمو سبزيفروش که سرود نميشود. گفتم: بچهها گوش کنيد! و خودم با صداي بلند و خيلي جدي شروع به خواندن کردم: «عمو سبزيفروش . . . بله. سبزي کمفروش . . . بله. سبزي خوب داري؟ . . . بله.» فرياد شادي از بچهها برخاست و شروع به تمرين نموديم. بيشتر تکيه شعر روي کلمه «بله» بود که همه با صداي بم و زير ميخوانديم. همه شعر را نميدانستيم. با توافق همديگر، «سرود ملي» به اينصورت تدوين شد:
عمو سبزيفروش! . . . بله.
سبزي کمفروش! . . . . بله.
سبزي خوب داري؟ . . بله.
خيلي خوب داري؟ . . . بله.
عمو سبزيفروش! . . . بله.
سيب کالک داري؟ . . . بله.
زالزالک داري؟ . . . . . بله.
سبزيت باريکه؟ . . . . . بله.
شبهات تاريکه؟ . . . . . بله.
عمو سبزيفروش! . . . بله.
اين را چند بار تمرين کرديم. روز رژه، با يونيفورم يکشکل و يکرنگ از مقابل امپراطور آلمان، «عمو سبزيفروش» خوانان رژه رفتيم. پشت سر ما دانشجويان ايرلندي در حرکت بودند. از «بله» گفتن ما به هيجان آمدند و «بله» را با ما همصدا شدند، بهطوري که صداي «بله» در استاديوم طنينانداز شد و امپراطور هم به ما ابراز تفقد فرمودند و داستان بهخير گذشت.» فصلنامه «ره آورد» شماره 35، صفحه 287-286
سرود جمهوری اسلامی ایران
پیش از سال ۱۳۷۱ سرودی که شعر آن را ابوالقاسم حالت ساخته بود به این ترتیب بود:
«شُد جمهوری اسلامی به پا
که هم دین دهد هم دنیا به ما
یاریگر ما دست خداست
ما را در این نبرد او رهنماست
از انقلاب ایران دِگر
کاخ ستم گشته زیر و زِبَر
تصویر آینده ما، نقش مراد ماست
شور سلحشوری ما، ایمان و اتحاد ماست
شام سیاه سختی گذشت
خورشید بخت ما تابنده گشت
در صحنه قرآن جاودان
پاینده باد نام ایران»
سرود جمهوری اسلامی ایران
شعر سرود جمهوری اسلامی ایران که مدت زمان اجرای آن ۵۹ ثانیه است به این قرار است:
«سَر زَد از اُفُق مِهرِ خاوران
فروغِ دیدهٔ حق باوران
بهمن، فَرِّ ایمانِ ماست
پیامت ای امام
استقلال، آزادی، نقشِ جانِ ماست
شهیدان، پیچیده در گوش زمانْ فریادتان
پاینده مانی و جاودان جمهوری اسلامی ایران»
---------------------------------------------- سرود ملی ایران
سرود ملی ایران یک از پایه های شناخت هویت ایرانی است.سرود ملی یک کشور بایستی خصوصیاتی را دارا باشد که موردهمه اقشار قبول قرار گیرد.سرود ملی سرودی نیست که به یک سیستم سیاسی یا فلسفه مذهبی یا به شخص خاص یا گروه یا قوم خاصی تعلق داشته باشد بنابر این بایست بسیار توجه کرد که هیچگونه توجه خاصی در شعر سرود ملی ایران نشود.
سرود ملی سرودی است باید که به دل همه بنشیند و حس افتخاربه این خاک و بوم را بر انگیزد . سرود ملی ایران باید از تاریخ ایران ، از طبیعت ایران ، از مردم ایران بگوید و سرود ملی ایران باید به خط و الفبا ولغات ایرانی نوشته شده باشد ، سرود ملی ایران باید کوتاه و ساده باشد.اگر سرود ملی ایران این خصوصیات را نداشته باشد سرود ملی نیست بلکه سرود مذهبی یا فرقه ای یا سیاسی یا قومی خواهد بود و مورد قبول همه مردم ایران قرار نخواهد گرفت و به دنبال سرود های دیگر می روند.
سرود ملی ایران اگر این خصوصیات را داشت می تواند در مدارس و دبیرستانها در آغاز روز نواخته و خوانده شود.این سرود ملی با این خصوصیات که گفته شد باید در قانون اساسی ذکر شود.
مجید بهرام بیگی
30 نگاه کنید http://www.majidbahrambeiguy.at/gallery-galerie-galerie-negar-xane/30.html