آشپزی
ما مسلمان هستیم ولی عرب و ترک نیستیم ؛ ما متمدن هستیم ولی آمریکایی وفرانسوی و انگلیسی نیستیم
مجید بهرام بیگی
آشپزی یک از پایه های شناخت هویت ایرانی است،همانگونه که غذاهای تایلندی و ایتالیایی و ژاپنی و هندی نمایانگر گوشه ای از هویت این کشور ها هستند. تدریس آشپزی باید یکی از دروس دبیرستانی باشد و دولت باید برای ایجاد مکان ولوازم اقدام کند. تدریس آشپزی در سطح دبیرستانی بهره های فراوانی دارد:
تدریس آشپزی درمیان دروسی مانند شیمی و فیزیک و ریاضی کمی تفریح و آسایش برای دانش آموزان است
تولید کاربرای تدریس در دبیرستانها
آماده کردن جوانان برای یک زندگی مستقل
دانستن و فهمیدن ارزش مواد غذایی و راه دراز آنها از زمین کشاورزی تا میزغذا خوری
یادگیری صرفه جویی در مواد غذایی
من بیاد می آورم تا سن بیست سالگی حتی قادر به پختن یک چلو خورش ایرانی نبودم و فکر نمیکنم که من فردی استثنایی بودم
مطلب مهمی که هست اینکه دولت هم چنانکه به زبان وخط از اهمیت فرهنگی میدهد بنیادهای دیگر فرهنگی را مانند فرهنگ عذاهای ایرانی را فراموش نکند. متأسفانه در سالهای اخیربا هجوم فرهنگی خارجی ، رستورانهای بسیاری فعالیت دارند و غذاهای اصیل ما را به فراموشی سوق میدهند. این بسیار جای تأسف است که در هرگوشه و کنار پیتزا و همبرگر و فلافل پیدا میشود ولی وقتی کسی بدنبال خورش آلو یا خورش اسفناج یا خورش ریواس یا سیب آلبالو یا خورش بامیه یا خورش به یا خوراک لوبیا سبز و هویج و.... میگردد جایی را پیدا نمی کند
بعضی ها به من می گویند که کسی خریدار این خوراکها نیستند؛ این صحت ندارد؛ بعضی ها از جوانان ما اصلأ این غذاها را نچشیده اند ، گروه دیگررستورانهایی که این خوراک ها را عرضه می کنند پیدا نمی کنند شاید اصلأ نیست
فراموش نکنیم دشمنان ایران زمین و فرهنگ این کشور برای رسیدن به هدف خود میخواهند فرهنگ ایرانی را آرام آرام خالی کنند و آن را با فرهنگ خود پر کنند آنها میخواهند ما را استثمار فرهنگی کنند آنگونه که خود ما را شستشوی مغزی بدهند تا خودمان هم از این استثمار راضی باشیم این کار آنها را از هر گونه مخالفت با آنها راحت می کند؛ چه کسی با فرهنگ خود مخالفت میکند حال اگر این فرهنگ یک فرهنگ بیگانه باشد متإسفانه عده ای در حال حاضر شستشوی مغزی شده اند و حتی تا خیانت به کشور پیش رفته اند
وقتی زبان خودمان را با واژه های عربی و ترکی وانگلیسی و فرانسوی پر کنند
وقتی جوانان ما مانند آمریکاییها لباس بپوشند
وقتی جوانان ما مانند اروپاییها بخورند
وقتی از خوراکهای ایرانی در ایران اثری نباشد
وقتی عده ای مانند عربها و ترکها و آمریکاییها فکر کنند آنها پیشرفت کرده اند زیرا جامعه را تکه تکه می کنند در حالیکه پندار و گفتار و کردار هر ایرانی سوا از هر گونه باور سیاسی او فقط در یک سو باشد
استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی ایران و بس
پس چاره برای حفظ فرهنگ غذایی ایران چیست ؟
هرچند درنگاه اول کمی مسخره به نظر میرسد ولی این مسئله اصلاً مسخره نیست زیرا که هجوم فرهنگی دستهای مختلف دارد مانند لباس مانند زبان مانند موسیقی و خوراک نیز یکی از این دستهاست ؛ متأسفانه پس از هجوم اعراب و در پی آن مغولها و ترکها که اقوام بیابان نشین و مهاجر بودند لاشه خوری (گوشت خوری) در ایران رواج یافت و بسیاری از غذاهای ایرانی را یا از میان برد یا لاشه در آن غذاها رسوخ کرد بهترین نمونه انها را میتوان در خورش قیمه و قرمه دید که بدون گوشت نیز خورشتی مستقل است
باید در بخش فرهنگی قانون اساسی فرهنگ غذایی ملی از یکی از ارکان فرهنگ ملی شناخته شود و دولت مردمی وظیفه رونق بخشی وگسترش وحفاظت و شیوع آنرا به عهده بگیرد ، واردات مواد غذایی به ایران بایس برای حفاظت از کار کشاورزان در ایران در قانون اساسی ممنوع اعلام شود تا سرمایه گذاران با خیالی آسوده در این رشته سرمایه گذاری کنند
در هیچ شهرو شهرستان نبایس بیشتر از یک سوم فروشگاه ها خوراکهای خارجی را عرضه کنند
رستوران های شهر را باید به سه گروه رستوران های خارجی وکبابی و خورش (خوراک) خانه تقسیم کرد.
در هر کدام از این رستوران ها بایس فقط غذاهای مربوطه به فروش برسند
شهرداری وظیفه مهمی دارد. درهرمنطقه نیز باید اجازه فعالیت با توجه به قانون رستورانها (یک سوم) باشد
این امربرای ساندویچ فروشی های خارجی (همبرگر،فلافل،...) وایرانی ( انواع کوکوها) را عرضه می کنند باید رعایت شود که نه تنوع غذایی از بین برود ونه فرهنگ غذایی ملی
جهانگردها برای خوردن کباب و همبرگر و پیتزا و فلافل به ایران نمی آیند بلکه بدنبال چشیدن غذاهای اصیل ایرانی هستند
http://www.majidbahrambeiguy.at/gallery-galerie-galerie-negar-xane/19.html 19 نگاه کنید